فرزند شما از همان دوران جنینی به صدایتان گوش می دهد. در این مرحله ابتدایی او شروع به شناخت و بخاطر سپردن هجاها می کند. و هر چه بزرگتر می شود ،علاقه اش به صداها بیشتر و بیشتر می گردد. شما برای تبدیل این علاقه به شناخت زبان و برقراری ارتباط کارهای زیادی می توانید بکنید.
یشرفت تکلم کودک در ۲ سالگی، با ادای جملات ۲-۳ کلمهای است
پسر شما ۲ ساله شده و هنوز نمیتواند حرف بزند. فقط ۲ تا ۳ کلمه بلد است و بس! پیش خودتان که او را با هم سن و سالهای خودش مقایسه میکنید، فکر میکنید که کمی از آنها عقبتر است، و یا به خاطر میآورید که خواهرش که توی این سن بود، کامل جملهبندی میکرد و حرف میزد؟ با وجود همه این چیزها، به امید اینکه نباید نگران بود و او هم حرف زدنش درست میشود، رفتن پیش دکتر را عقب میاندازید، پیش خودتان میگویید بعضی بچهها زود راه میافتند، بعضیها هم زود حرف میزنند، بچه ما سالم است و جای نگرانی نیست.
این، داستان بسیار شایعی است که برای اغلب پدر و مادرهایی که بچههایشان
خوب حرف نمیزنند پیش میآید و به جز در مواردی که پدرومادر متوجه کندی
رشد بچه در بقیه زمینهها هم بشوند، اغلب خیلی دیر به فکر درمان این مسئله
میافتند. دانستن این موضوع که در تکلم و یادگیری زبان، چه چیزهایی طبیعی و
چه چیزهای غیر طبیعی هستند، به پدر ومادرها کمک خواهد کرد که بفهمند روند
تکامل کودکشان خوب است یا نه و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند.
قبل از ۱۲ ماهگی
برای بچههای این سن، مهمترین مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد،
استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. صدا درآوردن و
اغوپغو کردن، شروع این ماجراست. هرچه بچه بزرگتر میشود یعنی درحدود سن ۹
ماهگی، شروع به ادای اصوات تکراری میکند و میتواند کلماتی مثل
<ماما> را ادا کند. البته ممکن است در این سن متوجه معنی کلمه نشود.
در این سن کودک باید نسبت به صدا، عکسالعمل نشان دهد. بچههایی که با دقت و
توجه اطرافشان را نگاه میکنند ولی نسبت به صدا عکسالعمل نشان نمیدهند،
باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شوند.
۱۲ تا ۱۵ماهگی
در صداهایی که بچههای این سنین تولید میکنند، اصوات مختلفی شنیده
میشود و علاوه بر آن، کودک باید بتواند، حداقل ۱ یا ۲ کلمه را به طور صحیح
ادا کند(البته به جز ماما و دد.) در اغلب موارد بچه ادای <اسم
اشیاء> را زودتر یاد میگیرد مثل توپ. در این سن کودک باید صحبت
اطرافیان را متوجه شود و دستورهای یک مرحلهای مثل <عروسک را به من
بده>، <بنشین>، .<بیا> و…را اجرا کند.
۱۸ تا ۲۴ماهگی
در سن ۱۸ ماهگی، کودک باید دامنه لغاتی در حد ۲۰ لغت و در سن ۲ سالگی در حد ۵۰ لغت داشته باشد. پیشرفت تکلم کودک در ۲ سالگی، با ادای جملات ۲-۳ کلمهای است. در این سن کودک به راحتی جمله میسازد و مفاهیم و خواستههای خود را با جملات ترکیبی بیان میکند، به طوریکه افراد غریبه که با حرف زدن کودک آشنایی ندارند، حداقل نصف حرفهای کودک را متوجه میشوند (اطرافیان نزدیک ممکن است اکثر حرفهای کودک را بفهمند) علاوه بر این در این سن، کودک قادر است دستورات ۲ مرحلهای را هم اجرا کند مثل <عروسکت را زمین بگذار و توپ را بردار>!
2 تا ۳سالگی
در این سن دامنه لغات کودکی بسیار افزایش مییابد و از حد شمردن میگذرد،
کودک میتواند به راحتی، چند کلمه را با هم ترکیب کند و جمله بسازد. افراد
غریبه میتوانند در حدود سهچهارم صحبتهای کودک را متوجه شوند. در این سن
قدرت فهم و درک مطلب کودک هم افزایش قابل توجهی پیدا میکند و به طور مثال
کودک به راحتی مفهوم دو جمله <توپ را روی میز بگذار> و یا <توپ را
زیر تخت بگذار> را میفهمد. در این سن، کمکم شناخت رنگها آغاز میشود
و کودک مفاهیم بزرگ و کوچک را هم یاد میگیرد و فرق توپ بزرگ و کوچک را
میفهمد.
تاخیر در تکلم، چرا و به چه علت است ؟
عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد اشکال در تکلم کودک شوند. تاخیر تکلم
در بچهای که از جهات دیگر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به علت
مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان و یا کام باشد. در برخی از بچههایی که
دچار اختلال تکلم هستند، مشکلاتی در اعصاب حرکتی وجود دارد و کودک در
استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها
ممکن است اختلال تکلم به تنهایی یا همراه با سایر اختلالاتی مثل اشکال در
تغذیه باشد.
مشکلات شنوایی، هم یکی از دلایلی هستند که به طور شایع باعث اختلال تکلم
میشوند. به همین جهت هرگاه درباره حرف زدن کودک نگرانیم و فکر میکنیم که
در این زمینه مشکل دارد باید حتما برای بررسی شنوایی کودک به متخصص مراجعه
کنیم. در این زمینه دقت به عفونتهای گوش کودک بسیار اهمیت پیدا میکند.
عفونتهای سادهای که به طور صحیح درمان شوند تاثیری بر روی شنوایی نخواهد
داشت ولی عفونتهای تکرارشونده و علیالخصوص مزمن که مورد توجه واقع نشوند
میتوانند باعث کاهش شنوایی و در نهایت اختلالات تکلم شوند.
● پدرومادر چه نقشی دارند؟
مثل بسیاری از جنبههای مختلف رشد کودک، تکلم هم جزئی از رشد است که هم به ژنتیک کودک و هم به محیط اطراف او بستگی دارد، بنابراین میزان تحریکی که از محیط اطراف به کودک میرسد نقش بسیار مهمی در شروع تکلم در کودک بازی میکند. علاوه بر این، وقتی که مشکلات شنوایی، زبان و تکلم، یا مشکلات تکاملی در کودک وجود دارد، مداخلات سریع درمانی، نقش موثری در بهبود کودک و رشد تواناییهای او خواهد داشت و اینجاست که نقش پدرومادر پررنگتر میشود. والدین به محض اینکه متوجه اختلالی در کودک میشوند و یا حتی به آن شک دارند، باید با پزشک مشورت کنند تا تشخیص مشکلات کودک و به دنبال آن درمان به تاخیر نیفتد. علاوه بر این وقت گذاشتن برای کودک بسیار مهم است. سعی کنید با کودک خود ارتباط برقرار کنید و حتی در زمان نوزادی که کودک متوجه صحبت شما نمیشود، با او حرف بزنید و برایش آواز بخوانید و … با این کار محرکهای محیط را برای کودک افزایش دهید و روند تکامل زبان را در او سرعت میبخشید. در حدود سنین ۶ ماهگی میتوانید کتاب خواندن را برای کودک آغاز کنید.
البته لازم نیست که از همان ابتدا، یک کتاب را به طور کامل برای او بخوانید، باید به حوصله کودک هم توجه کنید. از کتابهای ساده با نوشتههای کم و عکسهای جذاب و آشنا استفاده کنید و با بزرگتر شدن کودک از او بخواهید که اشیاء آشنا را در کتاب به شما نشان بدهد: مثلا بگویید <توپ کو؟> یا <جوجو کو؟> بچههای کوچک گاهی حتی داستانها و شعرهای مورد علاقهشان را حفظ میکنند و وقتی که کمی بزرگتر شدند، آنها را برای شما تعریف میکنند و میخوانند
● به تکلم کودک کمک کنید :
● صحبت کردن
مسلما قدم اول صحبت کردن با کودکتان است. هر چه بیشتر با او صحبت کنید، او آشنایی و اعتماد بیشتری نسبت به کلمات و جملات پیدا می کند. و زودتر به کشف معنی آنها می پردازد. حتی در زمانی که فرزندتان خیلی کوچک است، این کار موثر می باشد. نوزادان، معمولا از گوش دادن به صدای شما خوشحال می شوند. آنان صدایتان را از زمان قبل از تولدشان می شناسند. و کلمات شما را همچنان به عنوان منبعی آرامش بخش تجربه می کنند.
در صورتی که نمی دانید به فرزندتان چه بگویید، می توانید با نامبردن اشیا اطرافتان و شرح آنچه انجام می دهید، شروع کنید. مثلا « حالا ما تو اتاقتیم . این تختته که الان می خوای بری توش بخوابی. اما اول بابا پوشکتو عوض می کنه ». اهمیتی ندارد که او از آنچه می گویید چیزینمی فهمد.
● سوال کردن
می توانید با سوال کردن از کودکتان در حین گفتگو او را نیز فعال کنید. مثلا « دوست داری بریم حمام؟ » ، «چه هوایخوبی ، می خوای بریم قدم بزنیم ؟ » وقتی از او سوال می کنید به او نگاه کنید و چند لحظه برای شنیدن جواب منتظر بمانید. تا زمانی که او جواب نمی دهد ،می توانید خودتان جواب بدهید. بالاخره روزی می رسد که او چیزی در جواب می گوید.
● گوش کردن
دومین قدم در کمک به پیشرفت زبان فرزندتان گوش کردن است. مشخص شده که فرزندان والدینی که با فرزندشان صحبت می کنند زودتر از فرزندان والدینی که تنها آنها را مخاطب قرار می دهند، به حرف می افتند. به فرزندتان این امکان را بدهید که بتواند چیزی بگوید.
● تقلید کردن
از این طریق می توانید خیلی زود با فرزندتان گفتگو کنید. اگرصداهای نوزاد را تقلید کنید ، برایش جالب خواهد بود. به این وسیله به او می فهمانید که به اصواتی که او در می آورد علاقمندید. می توانید این کار را به شکل بازی در آورید. برای خودتان نیز جالب خواهد بود که او متوجه شود تقلیدش را می کنید. در نهایت او نقشها را تغییر می دهد و کلمات شما را تقلید می کند.
در این صورت شما خود را در حد او قرار می دهید. وقتی بزرگتر شد و شروع به حرف زدن کرد، نیز می توانید این کار را انجام دهید. با بکار بردن کلمات ساده و جملات کوتاه گفتگو راحتتر خواهد شد. به زبان بچگانه حرف نزنید چون او شکل طبیعی حرف زدن را نمی آموزد.
● استفاده از صدای بلند
مشخص شده که اغلب نوزادان از صدای بلند بیشتر از صدای آرام خوششان می آید. البته همیشه بچه هایی هستند که سلیقه شان کاملا برعکس است. بنابراین در ماه های اولیه تن های مختلف را بکار برید و ببینید فرزندتان چه واکنشی نشان می دهد. آواز خواندن در پیشرفت زبان کودک تاثیر بسزایی دارد. وقتی آواز می خوانید ، صدایتان خودبخود بلندتر می شود. بچه های کوچک عاشق ترانه و ملودیند. اهمیتیندارد که چه می خوانید. اگر ترانه را با حرکات همراه کنید، کودک لذت فراوانی می برد. همچنینن به این طریق بین کلمات و حرکات مربوط به آن رابطه برقرار می کنید.
● معانی انتزاعی
در صورتی که فرزندتان آماده ادای اولین کلمات است، می توانید شروع به شرح معانی انتزاعی کنید. با توجه کردن به رنگها و تاکید بر تفاوت میان کوچک و بزرگ، دور و نزدیک، بالا و پایین ، خیس و خشک ، گرم و سرد، بیرون و درون و … این امر میسر می شود. در صورتی که این معانی را با مثال همراه کنید او زودتر منظورتان را درک می کند.
بطور مثال :« ببین،پتوت آبیه ، شلوارتم آبیه ،توپتم همین طور. » و « این خرس کوچوله و این یک خرس بزرگ »، « دستت را ببر تو آب، این گرمه و این یکیسرد.» او را بالای سرتان بگیرید و دوباره پایین بیاورید و بگویید : « الان بالایی و حالا می آیی پایین » اگر این توضیحات را در قالب بازی ارائه کنید، کودکتان لذت فراوانی از آموزش معانی انتزاعی خواهد برد.
آموزش اعداد را نیز به صورت بازی می توانید انجام دهید. با تفاوت بین یک و زیاد شروع کنید. به او نشان دهید که او یک بیسکویت در دستش دارد اما تعداد زیادی بیسکویت در جعبه است. ترانه ها و اشعاری که در آنها شمرده می شوند، نیز کمک بسیاری به فهم اعداد می کنند. همچنین می توانید با هم انگشتانش را بشمارید یا شمارش پله ها در هنگام بالا یا پایین رفتن از آنها.
کتاب خواندن
کتاب خواندن راه مفیدی برای کمک به پیشرفت زبان فرزندتان است. بچه های بزرگ گوش دادن به قصه را خیلی دوست دارند مخصوصا اگر در هنگام خواندن قصه برای هر یک از شخصیتها صدایی متفاوت بکار ببرید. تصاویر کتاب هم برایشان جالب است. با سئوال کردن از او درباره تصاویر و اتفاقات داستان، او را فعالانه در ماجرا شرکت بدهید.
● حرف زدن جالب است
با گذشت زمان و پس از این که بازیهای کلامی بخشی از زندگی روزمره تان را
تشکیل دادند ، کم کم متوجه می شوید که تواناییهای کلامی فرزندتان بیشتر می
شود. او نه تنها کلمات متفاوت بیشتری را می فهمد بلکه آنها را برای بیان
خواسته هایش بکار می برد. احتمالا سعی کند با شما آواز بخواند و جملاتتان
را با زبان خودش تکمیل کند.
در این مرحله بسیار مهم است که او را زیاد تحت فشار قرار ندهید. او را
مجبور نکنید که حرف بزند. اگر پس از چند بار سوال کردن باز هم بجای استفاده
از کلمات با ایما و اشاره خواسته اش را بیان کرد به سوال کردن ادامه
ندهید. چون او در این صورت مایوس می شود. باید مراقب باشید که صحبت کردن
برایش همچنان جالب بماند. اگر نشان می دهد که منظورتان را فهمیده است، از
او تعریف کنید و تلاشش را برای بیان هر چیزی بستایید. از این راه او بیشتر
به حرف زدن ترغیب می شود تا زمانی که به او القا کنید باید حرف بزند. صبور
باشید و بدانید که هر کودک با روش و سرعت خودش صحبت کردن را می آموزد.
● تلفظ کردن
اولین کلمان و جملان بچه ها شباهتی به آنچه باید باشند ، ندارند. اغلب بچه ها برای تلفظ حروف بی صدا مشکل دارند. یا بعضی از کلمات بنظرشان طولانی می آید بنابراین اول یا آخرش را حذف می کنند. البته زبان بچه ها خیلی شیرین است. به مرور او تلفظ صحیح را یاد خواهد گرفت.
بسیار مهم است که سختگیری نکنید. برای تصحیح تلفظش بهترین راه این است که آنچه او می گوید را درست تکرار کنید. به هیچ وجه از او انتقاد نکنید. وقتی با خوشحالی به رادیو اشاره می کند و می گوید: ” ایو ” بجای گفتن ” نه ، این ایو نیست ، رادیوه . تو هم بگو رادیو ” بگویید : “آفرین ، این رادیو ه”
این قانون که باید علاقمند و صبور بمانید ،
در تمام مراحل رشد زبان فرزندتان معتبر است . وقتی شما صحبت کردن و فهمیدن
را به عنوان یک توانایی جالب و مفید معرفی کنید ، او با علاقه بیشتر ی به
یادگیری می پردازد. با او بازی کنید، آواز و شعر بخوانید ، آن وقت می بینید
که او با چه شادیی همراهیتان می کند و یاد می گیرد.
ریتم فرزندتان را دنبال کنید. او نشان می دهد که چه موقع از رنگها و اعداد
خسته شده و ترجیح می دهد با حیواناتش بازی کند. در این میان فراموش نکنید
که از اولین کلمات و تلفظ بامزه زبان بچگانه او لذت ببرید.
همه اینها را یادداشت کنید ،در این صورت می بینید که او چقدر سریع می آموزد. همچنین به این وسیله مدرکی ارزشمند نیز برای بعدها که دوران بچگی به پایان می رسد، تهیه کرده اید.
منبع : پزشکان بدون مرز
اختلالات گفتاری، دسته ای از اختلالات هستند که به نحوی در بیان و درک گفتار ایجاد مشکل می کنند. فرد دارای اختلال گفتاری در یک یا چند بخش از سیستم اعصاب مرکزی وابسته به گفتار و زبان یا در یکی از اندا مهای گفتاری دارای نقص است که در نهایت بر گفتار، زبان و آهنگ گفتار وی اثر می گذارد.
آسیب های گفتار و زبان متنوع بوده و از دوران کودکی تا بزرگسالی مشاهده می شود از میان آنها می توان به لکنت، اختلالات تلفظی، اختلالات گفتار و زبان در کودکان، افراد کم شنوا، عقب مانده گان ذهنی، اتیستیک، بیماران سکته مغزی و اختلالات گفتاری ناشی از فقدان ح نجره و آسیب های آن اشاره نمود.
رگونه اشکال در نحوه گفتار و یا ناتوانی در درک گفته های دیگران می تواند موجب اختلال در روابط اجتماعی شخص مبتلا گشته و مانعی در راه پیشرفت تحصیلی فر د در جامعه و شکوفائی کامل توانا یی ها و استعدادهای بالقوه وی شود. این مسأله به نوبه خود می تواند منجر به بروز صدمات روحی عاطفی و رفتارهایی نظیرگوشه گیری، پرخاشگری و … گردد و در نهایت تزلزل بهداشت روانی فرد و خانواده او را در پی خواهد داشت.
در رابطه با اختلال گفتاری به توصیه های ذیل توجه داشته باشید:
در هنگام صبحت با افراد دارا ی اختلال گفتاری عجله نکنید. سعی کنید با آرامش خیال و حوصله به حرف های او گوش دهید و گفتگوی راحتی با او داشته باشید.
زمانی که مخاطب شما مشغول حرف زدن است اجازه دهید صحبت کردن او تمام شود سپس حرف بزنید (وسط حرف او نپرید ( و به جای او سخن نگویید و مطالب او را تصحیح نکنید.
در هنگام گفتگو با چنین مخاطبی، برای نشان دادن علاقه مندی خود به ادامه صحبت با او ضمن دقت کردن به گفته های ش در صورت نیا ز از او بخواهید بخش هایی از گفته های خود را مجدداً تکرار کند .(با انجام رفتارهای صحیح مانند تکان دادن سر، علاقه خود را به ادامه دادن گفتگو با او نشان دهید (.
سؤالات خود را به صورت قابل درک و کوتاه مطرح کنید و در صورتی که پاسخ مناسب را دریافت کردید سر خود را به علامت تأیید تکان دهید.
با حالات چهره و حرکات بدن به مخاطب نشان دهید که به محتوای صحبت او گوش می دهید نه به نحوه ی صحبت کردنش.
سعی کنید کاملاً روبه رو و چهره به چهره مخاطب خود قرار گیرید و نسبت به سخنان او تمرکز کافی داشته باشید. هیچگاه او را دستپاچه نکرده و یا جملات او را کامل نکنید.
با مخاطب خود آرام، با مکث و عاری از هرگونه عجله صحبت نمایید. وقتی که صحبتش تمام می شود چند ثانیه صبر کنید بعد شروع به صحبت کنید. صحبت های آرام و راحت شما تاثیر بیشتری در او خواهد داشت.
در هنگام مواجه شدن با مخاطب خود سعی کنید از تحمل و انعطاف پذیری بالایی برخوردار باشید و محدودیت زمانی قائل نشوید. اگر شما باعث شوید که دیگران تصور کنند که به عقایدشان احترام نمی گذارید، این امر سبب می شود که آنان احساس کنند شما شنونده خوبی نیستید.
در برخورد با افراد دارای اختلالات گفتاری، خود را برای دادن توضیحات بیشتر آماده کنید و فکر خود را بیشتر روی نکات و مفاهیم گفتاری مخاطبتان متمرکز کنید تا بتوا نید گفتگوی مناسبی داشته باشید.
اگر مخاطب شما همراه و راهنما دارد سعی کنید در تفهیم کردن مطالب و یا درخواست پاسخ لازم از راهنمای او استفاده نکنید اجازه دهید مخاطب شما شخصاً مطالب خود را طرح نماید. (هرگز در خواست یا نکاتی را در ارتباط با مخاطب، بدون اجازه با همراه وی در میان نگذارید(.
تصور نادرستی است که شما فکر کنید مخاطب شما به دلیل ابتلا به اختلالات گفتاری نمی تواند مطالب شما را درک کند.
اگر در بر قراری ارتباط با مخاطب خود مشکل عمده ای دارید می توانید از وسایل نوشتاری، رایانه و یا از
استفاده وسیله کمک شنوایی ارتباطی TTY/TDD استفاده کنید. (پیام های تایپ شده از طریق تلفن به شخص مخاطب در صورت داشتن دستگاه فوق منتقل می شود(
• نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که نباید در مورد نکات مهم و ارزشمندی که در گفتار مخاطبتان با اختلالات گفتاری وجود دارد، پیش داوری کرده و یا نسنجیده قضاوت کنی د. زمانی که به سخنان دیگران گوش نمی دهید، در حقیقت روابط صمیمانه و نزدیک خود را با آنان از بین می برید و تفاوتی ندارد که دلیل این گوش ندادن چیست. (چه به دلیل عدم تمرکز و دقت بر افکار و عقاید خودمان، چه به دلیل پیش داوری در مورد
نکات مهم و ارزشمند سخنان دیگران و یا …). نحوه ی برخورد غیراصولی با افراد دارای اختلال گفتاری نه تنها مشکل گفتاری آنها را تشدید می کند، بلکه عزت نفس و اعتماد به نفس فرد مبتلا را کاهش می دهد.
گفتار مخاطب خود را قطع نکنید و از بیان جملاتی مانند"زود حرف تو بزن یا می دونم میخوای چی بگی" گفتار او را کامل نکنید، بگذارید حرفش را تا آخر بگوید.
هرگز به فرزندتان نگویید"چرا این جوری حرف می زنی و درست صحبت کن " بهتر است در این مورد با افراد متخصص مشورت کرده و آموزش های لازم را ببینید.
منبع: "پیک توانا"
7 روش برای کمک کردن به کودکی که لکنت می کند از قرار زیر است.
1. با کودک آرام و با مکث و بدون عجله صحبت کنید. وقتی که صحبت کودک تمام می شود چند ثانیه صبر کنید بعد شروع به صحبت کنید. از کلماتی مانند "آرام باش" و "سعی کن به آرامی صحبت کنی" پرهیز کنید وبدانید که صحبت های آرام و راحت شما تاثیر بیشتری بر او خواهد داشت.
2. تعداد سوالاتی را که از کودک می پرسید کاهش دهید. وقتی که کودکان عقیده هایشان را بیان می کنند خیلی راحت تر و آزاد تر نسبت به زمانی که به سوال بزرگتر ها پاسخ می دهند، صحبت می کنند. هنگامی که کودک راجع به موضوعی صحبت می کند به جای سوال پرسیدن نسبت به آن نظر دهید و به او نشان دهید که به صحبت هایش گوش می دهید.
3. با حالات چهره و حرکات بدن به کودک نشان دهید که به محتوای صحبت او گوش می دهید نه به نحوه صحبت کردنش.
4. هر روز زمانی مشخص برای توجه به فرزندتان اختصاص دهید و در طول این زمان به او اجازه دهید تا کارهایی را که دوست دارد انجام دهد. او را در انجام فعالیت ها آزاد بگذارید تا درمورد صحبت کردن و نکردن خودش تصمیم بگیرد. شما هم راحت و آسوده باشید و آرام و با مکث صحبت کنید. این سکوت و آرامش در کودکان اعتمادی سازنده ایجاد می کند.
کودکان باید بفهمند که والدین از حضور آنها لذت می برند. هرچه کودک بزرگتر می شود می تواند در درباره احساسات و تجربیاتش با والدینش صحبت کند.
5. کمک کنید تا همه اعضای خانواده یاد بگیرند برای صحبت کردن نوبت بگیرند. کودکان لکنتی می دانند که صحبت کردن هنگامی که وقفه ها کمتر می شود، راحت تر است.
6. راه هایی را که بتوانید اثر متقابل بر کودک بگذارید را بیابید. سعی کنید تا انتقادها، تکرار الگوهای گفتاری، وقفه ها و سوالات را کاهش دهید. مداوم این پیام را به او القا کنید که به صحبت هایش گوش می دهید.
7. از این موارد که بگذریم مهمترین نکته این است که به کودکتان بفهمانید ، او را همان گونه که هست پذیرفته اید و حمایتش می کنید.
منبع: "پیک توانا"