وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

آشنایی با تاریخچه طب سنتى ایران

طب در تمام ادوار تاریخ زندگى بشر، با او همراه بوده است. همچنان که درد و رنج جزئى از زندگى بشر است، پس او همواره به دنبال راه علاج گشته و مى گردد. در ایران، یونان، روم، آشور، کلده، مصر و تمامى جهان متمدن قدیم مردم از طب اطلاعاتى داشتند و کسانى که طبابت مى کردند، گاهى به صورت موبدان خدمت مى کردند و این بقراط حکیم بود که توانست طب را از این شکل خرافاتى و معبدى بیرون آورد. او ثابت کرد که مرگ و زندگى بر طبق قوانین منظم جهان رخ مى دهد و به علاوه مسائل اجتماعى و وجدانى خاصى نیز براى طبیب معین نموده است که گواه آن “سوگند نامه بقراط” است.

 در کشور ایران طب و طبابت ادوار مختلفى دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:
الف) دوران هخامنشى ب) دوران ساسانى ج) دوران اسلامى
الف )دوران هخامنشى

این دوره یکى از ادوار درخشنده و پرثمر طب ایران است و در ۲۵۰۰ سال پیش از این علم داراى منزلت خاصى بوده است چرا که در کتب مذهبى زرتشت نیز به خصوص از بهداشت، بسیار سخن گفته شده است. لذا از این دوران پزشکان طبقه بندى شده اند که مهم ترین آنها طبیب (پزشک)، جراح (کارد پزشک)، منتر پزشک و گیاه پزشک یا پسیانز هستند که در اوستا مى توان به یادداشت هایى در این مورد دست یافت.
ب) دوران ساسانیان

انتقال اصل و مایه طب، از دوران هخامنشى به دوران ساسانى بود اما بر اثر اختلافات مذهبى که در امپراتورى روم شرقى بین امپراتوران با دانشمندان و پزشکان پیدا شد، دوران جدیدى در تاریخ طب ایران و نتیجتاً در طب اسلامى پدیدار شد. ایران از همسایگان کشور هاى روم شرقى بود بنابراین دانشمندان و پزشکان عالى رتبه از مرز ها به ایران مهاجرت کردند و به تعلیم این دانش اشتغال ورزیدند و به این ترتیب بیمارستان و مدرسه جندى شاپور تأسیس شد. در دوران انوشیروان انقلاب بزرگى در علم طب ایران و جهان به وقوع پیوست که همانا تأسیس اولین کنگره پزشکى براى مناظره و مباحثه پزشکان در مورد فلسفه و طب بوده است.
ج) دوران اسلامى

واگذارى تمام میراث ساسانیان علاوه بر میراث بزرگ یونانیان به مسلمانان، پس از غلبه اعراب بر ایران و انقراض سلسله ساسانیان و اشاعه زبان عربى بود. مثلاً در دوران عباسیان “جندى شاپور” به بغداد انتقال یافت به این ترتیب کم کم بغداد مرکز علم و دانش پزشکى شد و جندى شاپور از رونق افتاد، خلاصه آن که به برکت تعالیم اسلامى مسلمانان به خدمات بزرگى در علم طب، ترجمه و تألیف متون پزشکى توفیق یافتند.در دوران اسلامى به خصوص در باب ترجمه در اثر تشویق هاى افراد درجه اول اجتماع، باب جدیدى بر مترجمین باز شد و آثار زیادى به صورت کتاب هاى طبى، علمى، فلسفى، تاریخى و غیره از زبان یونانى به عربى ترجمه شد.
گروهى از مترجمان نیز در غرب کشورهاى مسلمان یعنى مراکش، الجزایر، اسپانیا، تونس و… نیز به ادامه این خدمت اشتغال داشته اند.گروه بزرگى از مولفان بودند که پس از مطالعه کامل ترجمه کتاب هاى یونانى، خود توانسته اند کتاب هایى را نوشته و حتى به صورت نظم درآورند و از خادمان جهان پزشکى هستند. ولى پزشکان مشرق زمین قدم هاى بزرگ ترى در راه پیشبرد علم طب برداشته اند. بیشترین سهم در طب اسلامى، متعلق به ایرانیان است.از بهترین شاگردان بقراط و جالینوس مى توان از پزشکان مسلمان نام برد که با حفظ اخلاق پزشکى و سایر صفات نیک، بعدها بر کتب اساتید خود نقد و بررسى نمودند!
آنها عقل سلیم و تجربه را سرچشمه تحقیقات خود قرار دادند و بدین ترتیب استادان بزرگ و بى نظیرى در آسمان علم و دانش چونان ستاره هایى پرفروغ درخشیدند، مانند:

- محمدزکریاى رازى صد و چند جلد کتاب و رساله در طب مانند حاوى و المنصورى و مرشدو «آبله و سرخک» تالیف نمود
- شیخ ابوعلى سینا صاحب و مولف کتاب «قانون» و «نبض» و امثال آنها
- اسماعیل جرجانى صاحب کتاب “ذخیره خوارزمشاهى”، «یادگار» و اغراض
- ابن رشد قرطبى صاحب کتاب “کلیات”، “سموم” و “شرح بر قانون”
 - على بن عباس مجوسى ارجانى مولف کتاب “کامل الصناعه الطبیه الملکى”
 - ابوالقاسم بن خلف الزهراوى مولف کتاب “التصریف”

طى قرون سوم، چهارم، پنجم و ششم هجرى قمرى، پزشکان ایرانى توانستند برگ هاى زرینى بر تاریخچه طب جهان اضافه کنند و تحولات و انقلابات بزرگى را در طب ایجاد نمایند. از جمله محمد زکریاى رازى، عباس مجوسى اهوازى، شیخ الرئیس ابوعلى سینا و اسماعیل جرجانى .
اگر بخواهیم مرورى بر دستاوردهاى تلاش هاى بى شائبه دانشمندان ایرانى و ثمرات آن در جهان پزشکى داشته باشیم مى توانیم بگوییم.

۱ _ بیرون آوردن علم طب از صورت نظرى و متحول ساختن این علم با ایجاد بستر مناسب براى عرضه طب عملى، گامى بسیار مثبت در راه توسعه و پیشبرد این دانش بوده است.
۲ _ ایجاد نظم و ترتیب در دانش طب پراکنده و بى سر و سامان یونانى و افزودن اطلاعاتى جدید در زمینه پزشکى و تکمیل اطلاعات قبلى.
۳ _ با نظر بر وظایف و طبایع شرح داده شده براى اعضاى بدن، تاثیر دارو و درمان را با توجه به طبیعت داروها و شرایط اقلیمى بیماران وارد علم پزشکى ساخته اند و توانستند تا قرن شانزدهم، هفدهم و نیمه هاى قرن هجدهم در علم پزشکى اروپا، تاثیرات حیرت انگیزى به جا بگذارند. حتى عده زیادى از پزشکان اروپایى (آلمان و اتریش) تحت تاثیر افکار و تحقیقات پزشکان اسلامى قرار گرفتند و آنان را آرابیست (Arabistes) مى نامیدند که تا اوایل قرن هفدهم میلادى در اروپا از حامیان زیادى برخوردار بودند و افکارشان مورد توجه بوده است.
کار آنها تحقیق و بررسى عینى روى نتایج به دست آمده از پژوهش هاى پزشکان اسلامى و بسط و ترویج افکار آنها بوده است که گروه بزرگى از پزشکان را تشکیل مى داده اند. خود این پزشکان گروه هاى فکرى و مکتب هاى علمى در اروپا ایجاد کردند که از آن شمار مى توان مکتب سالرن و پادوا در ایتالیا را نام برد که تحت تاثیر و نفوذ مستقیم دانشمندان علم طب اسلامى بوده اند. ترجمه هایى از آثار دانشمندان اسلامى نیز نشان دهنده نفوذ همه جانبه آثار آنها بر نام آوران عرصه علم طب در دیار فرنگ است براى مثال مى توان از ترجمه کتاب «آبله و سرخک» رازى که به زبان لاتین ترجمه شده و همچنین ترجمه «قانون» ابوعلى سینا یاد کرد که هر یک حدود چهل تا پنجاه بار به زبان هاى زنده دنیا تجدید چاپ شده است.
علاوه بر آن ژراد دو کرمن فرانسوى از معروف ترین کسانى است که به ترجمه قانون شیخ و حاوى و منصورى زکریاى رازى و کتاب تصریف ابوالقاسم پرداخته است و از کسانى که اطلاعات طب اسلامى ایران را به اروپا برده اند و همچون گنجینه اى از آن مراقبت کرده اند مى توان از ژرد برد وریاک و آشوک ریموند نام برد .
- عصر تحول طب اسلامى ایران

این مهم از زمانى شروع مى شود که کتاب ذخیره خوارزمشاهى توسط سید اسماعیل جرجانى نوشته و تالیف مى شود (متوفى به سال ۵۳۱ هجرى قمرى). این دانشمند والامقام ایرانى جنبش عظیمى در نشر متون پزشکى در تمدن اسلامى در آن زمان ایجاد کرد که کتب نوشته شده خود را به زبان فارسى به رشته تحریر درآورد که همان «ذخیره خوارزمشاهى» است.
 کتاب ذخیره خوارزمشاهى مشتمل بر ده جلد کتاب کوچک تر است، بدین شرح:
- کتاب اول: درشناختن حد وحدود طب، هدف آن وگنجینه بدن انسان از مواد، خلط ها، مزاج ها، طبیعت بدن ها، عادت ها و شرح هر یک از اعضاى بدن.
- کتاب دوم: در تشخیص بیمارى از حالت هاى بدن انسان و انواع و درجه بندى بیمارى ها و دلایل بروز آن و تشخیص و شناسایى نبض بیمار، تفسیر و شناسایى حال بیمار مبتنى بر موارد زائدى که از تن بیرون یا خارج مى شود مانند عرق و ادرار.
- کتاب سوم: در حفظ تندرستى و چگونگى انجام این امر و شناخت نوشیدنى ها و خوراکى ها و میزان و چگونگى خواب و بیدارى، و حرکت، سکون و بازشناسى انواع رایحه ها و عطردرمانى (Aromatherapy ) و تدابیر و راه هاى به کارگیرى روغن ها، مصرف مسهل و ملین و مواد تهوع آور، چگونگى انجام فصد و حجامت و فواید شادى و مضرات غم و مسائل فرهنگى روانشناسى که لفظ قدیم بسیار زیبا و دلنشین بیان شده است و تشخیص نشانه هاى بیمارى و پرورش بچه ها و نگهدارى از پیران و مسافران از جمله مطالب بسیار شیوا، دقیق و مهمى است که از آن سخن به میان آمده است.
- کتاب چهارم: در تشخیص مرض و بیمارى و راه هاى آن که بسیار ظریف و مدبرانه بیان شده است.
- کتاب پنجم: علل و علامت و عوارض تب و چگونگى معالجه آن .
- کتاب ششم: در معالجه بیمارى ها از فرق سر تا نوک پا
-کتاب هفتم: در معالجه ورم ها، آماس ها، زخم ها و چگونگى شکافتن و داغ کردن آنها (جراحى) و معالجه کردن عضوى که سیاه شده و مى میرد، چگونگى معالجه شکستگى و ضرب خوردگى.
- کتاب هشتم: در زمینه راه هاى حفظ بهداشت و آراستگى ظاهرى.
- کتاب نهم: در زمینه چگونگى کارکرد و استفاده از زهرها و پادزهرهاى مهم در پزشکى.
- کتاب دهم: در تعب هایى که به شکل هاى گوناگون پدیدار مى گردند.

در نوشته پیشین تا جایى پیش رفتیم که به معرفى کتب ده جلدى خوارزمشاهى پرداختیم. بد نیست بدانیم که سه کتاب دیگر نیز به زبان فارسى نوشته شده است که عبارتند از «یادگار» – «اغراض الطبیه و مباحث العلائیه» و “خف علایى و یا خفى علایى”.
از جمله کتاب هایى که در چنین دورانى تالیف شد مى توان از کتاب قانون شیخ که شامل پنج کتاب بدین ترتیب است، نام برد:
۱- کلیات که شامل چهار فن و چهار شیوه است.
۲ _ ادویه مفرده (داروهایى گیاهى) که شاملیت آن بر دو جمله است.
۳ _ بیمارى هاى اعضاى بدن از سر تا نوک پا که شامل بیست و دو تکنیک است.
۴ _ بیمارى هاى تخصصى که به عضو خاصى اختصاص ندارد.
۵ _ داروهاى گیاهى مرکب که در بردارنده مقالات و دو جمله است.
یکى از مولفین بزرگ کتاب هاى طبى در تمدن اسلامى، سید اسمعیل طبیب بوده است. از دوران حمله مغول و خسارات فراوان وارده بر ایران زمین، تا دوران قاجار هیچ کتاب و رساله پزشکى اى نوشته نشده است.
کتاب “تحفه حکیم مومن” اثر محمد مومن بن میرزا محمد زمان تنکابنى از آثار درخشان در زمینه طب سنتى و خواص گیاهان، کانى ها، روغن ها و مواد طبیعى درمانى است که قدمت آن حدوداً از زمان صفویه انتشار یافته است.«تحفه حکیم مومن» در نتیجه و حاصل مطالعات نویسنده آن در دوران خود است، قابل توجه است که عموماً در آن دوران تحصیل علم پزشکى که به همراه حکمت و فلسفه و تواماً آموخته مى شده است شکل یادگیرى در حضور استاد به صورت دیدن چهره و حال و هواى بیمار (معاینه)، نبض گیرى و نسخه نویسى (تغذیه و گیاهان مفرده و مرکبه دارویى) بوده است، چنانچه تا حدود نیم قرن پیش در کشور ایران هنوز این روش وجود داشته است.
یکى از کتب قابل توجهى که در این دوره تالیف شد کتاب «مالا یسع الطبیب جهله یا مالا یسمع الطبیب» تالیف یوسف بن اسماعیل خویى شافعى معروف به «ابن الکبیر» است که نام آن را «جامع» گذاشته اند که شامل دو کتاب یا دو قسمت است که اولى در دوا هاى مفرده و تغذیه و دومى در داروهاى مرکب است.
کتاب دیگر به نام «جامع المفردات الادویه و الاغذیه» تالیف ابن ابیطار (ضیاءالدین عبدالله بن احمد مالقى اندلسى) «اهل اسپانیا» است.
 کتاب دیگرى که در این زمینه خوش درخشیده است «تذکره شیخ داود انطاکى»میباشد این کتاب، نوشته شیخ داود بن انطاکى پزشک است که ملقب به بینا بوده و شامل چند باب است:
باب اول: در زمینه کلیات علوم پزشکى
باب دوم: در قوانین افراد و ترکیب
باب سوم: در مفردات و مرکبات
باب چهارم: در بیمارى ها
کتاب هایى که در این زمینه به تالیف رسیده است کتاب «حاوى رازى» و اختیار «شرح جالینوس بر بقراط» و «قرا با دین موجز» و حواشى بر قانون ابن سینا” و «رساله در فصد» است.
کتاب قانون اثر ابوعلى سینا، سال هاى سال در کشورهاى اروپا مورد توجه بوده و تدریس شده است و در دانشکده هاى پزشکى سراسر جهان به زبان هاى مختلف تدریس گشته است.
کتاب معالجات بقراطى نیز در این زمینه در آن دوران منتشر شد.
کتاب حاوى کبیر و صغیر: کتاب حاوى به زبان ساده تالیف «محمدبن زکریاى رازى» پزشک نامى ایران است. این کتاب بعد از مرگ رازى با کمک و زحمت خواهر رازى تدوین گشته است. به طورى که در اخبار است رازى یادداشت هاى حاوى را تهیه کرده است ولى عمرش براى تدوین کامل آن کفاف نداده است و همان گونه که مى دانیم کتاب «حاوى» دایره المعارفى است که شامل ماوقع و آنچه است که در مطب رازى رخ داده و حاصل معالجه و روایت علایم بیمارى بیماران در بیمارستان است و شاهکار بزرگ علم پزشکى و مایه افتخار تمدن بزرگ اسلامى است.
کتاب حاوى شامل ۱۲ باب است بدین شرح:
۱ _ در درمان بیمارى ها و بیماران
۲ _ در حفظ بهداشت
۳ _ در بخیه و شکسته بندها و زخم ها
۴ _ در نیروى داروها و غذاها
۵ _ در داروهاى مرکب
۶ _ در صنایع پزشکى و وسایل مورد استفاده در این صنعت
۷ _ در داروسازى رنگ و مزه و بوى داروها
۸ _ در بدن ها، انواع طبایع و چگونگى عملکرد آنها
۹ _ در وزن ها و پیمانه ها
۱۰ _ در تشریح اعضاى بدن، آناتومى و فواید و کارآمدى هر عضو بدن
۱۱ _ در دلایل و اسباب و وسایل طبیعى در پزشکى
کتاب حاوى همچنین به زبان لاتین «Continent» نیز ترجمه شده است. بهترین نسخه کتاب حاوى همان است که در کتابخانه اى در نزدیکى مادرید اسپانیا موجود است که بهترین نسخه این کتاب است که با اقتباس از آن جلدهاى دیگرى بدین شرح منتشر شده است:
جلد اول: بیمارى هاى مربوط به سر (مغز و اعصاب)
جلد دوم: بیمارى هاى چشم
جلد سوم: بیمارى هاى گوش و بینى و دندان
جلد چهارم: بیمارى هاى ریه
جلد پنجم: بیمارى هاى مرى و معده
جلد ششم: استفراغ ها، چاقى و لاغرى
جلد هفتم: بیمارى پستان، کبد و قلب
جلد هشتم: ورم امعا و بیمارى هاى مربوطه
در ادامه معرفى تاریخچه بزرگان و آثار طب سنتى ایران زمین مى توان از نام ایلاقى (شرف الزمان) که از شاگردان بنام بوعلى سینا در طب بود نام برد. کتب “طب ایلاقى”،”فصول ایلاقى” و «فصول ایلاقیه» یا «ایلاقیه الفصول» در کتابخانه ها و فهرست ها دیده مى شود و مورد اعتبار بوده است.
کتاب «کوناش فاخره»: از نوشته هاى محمدبن زکریاى رازى بوده است که در زمان خود براى طلبگان علم طب و دانشجویان این رشته داراى ارزش ماهیتى فراوان بوده است.
نام دیگرى که در دوران خلفاى عباسى بر سر زبان ها بوده است «یوسف ساهر» معروف به «یوسف القس» است. وى به علت داشتن نوعى بیمارى به «یوسف ساهر بیدار» مشهور گشته است. نوشته هاى او شامل دو فصل مجزا مى شود قسمت اول: بیست باب (فصل) در مورد اعضاء و جوارح بدن انسان و قسمت دوم حدود ۶ فصل است و در مورد وظایف اعضاى بدن به صورت نامرتب توضیح مى دهد.
در تاریخ طب همچنین به کلمه اى برمى خوریم که به معناى خاندان پزشکى است که در پیشبرد اهداف دانشگاه “جندى شاپور” سهم بسزایى داشته اند که به آنها «بختشیوع» مى گفتند.
یکى از مورخین بزرگ اروپایى در مورد خاندان پزشکى «بختشیوع» چنین مى نویسد:
۱ _ بختشیوع اول (بنیانگذار)
۲- جرجیس طبیب (۷۶۱ میلادى)
۳- بختشیوع دوم (۸۰۱ میلادى)
۴ – جبرائیل (۸۲۸ میلادى)
۵- جرجیس دوم
۶- بختشیوع سوم (۸۷۰ میلادى)
۷- عبیدالله
۸- یحیى یا یوحنا
۹- جبرائیل (۱۰۰۶ میلادى)
۱۰- بختشیوع چهارم (۹۴۵ میلادى)
“جالینوس” حکیم از پزشکان بزرگ و بى نظیر یونان است که دنباله رو تحقیقات بقراط است و علم طب بسیار مدیون اوست. نوشته هاى او اغلب به زبان عربى ترجمه شده و مدت ها به جهان پزشکى جسم و ذهن خدمت کرده است. در این زمان حکام هندى و یونانى از خود آثار بسیار ارزشمندى به جاى گذاشته اند که در جاى خود از آن یاد خواهد شد. در این دوران مى توان از آثارى چون: «کتاب النبض الکبیر» ، «سته عشر»، «کتاب النفس»، «کتاب حیله البرء»، «کتاب ایام البحران»، «کتاب القوى الطبیعه»، «کتاب صرع الاطفال»، «کتاب الذبول»، «کتاب التریاق»، «کتاب الادویه المفرده» و «الاخلاط لبقراط» مى توان نام برد که هر یک از این کتب از طرف دانش پژوهان طب مورد استقبال و توجه شایانى قرار گرفت و سال هاى سال منبع اطلاعاتى براى این گروه بوده است.
کتاب دیگرى که در این زمینه مورد بررسى و توجه قرار گرفته “کتاب کامل الصناعه” تالیف و نوشته «ابوالحسن مجوسى اهوازى» است که از پزشکان بزرگ و نامى مسلمان و حاذق و دانشمند بوده است.
وى در ساختن مراکز درمانى معروف در زمان عضدالدوله دیلمى خدماتى انجام داده و کتاب او «کامل الصناعه» مبتنى بر دو بخش مهم و عمده است. قسمت تئورى و قسمت پراکتیکال (عملى) که داراى فصل ها و مقالات و بخش هاى کوچکتر است. قابل ذکر است که این کتاب در حدود سال ۱۵۰۰ میلادى ترجمه و در حدود سال ۱۵۲۵ میلادى در فرانسه چاپ شد و بسیار مورد استفاده پزشکان در دانشکده هاى پزشکى آن زمان قرار گرفته است، این کتاب در ایتالیا و فرانسه ترجمه شده است.
جالب توجه است که یک دوره کامل جراحى که از زمان یونانیان شروع شده در این کتاب به رشته تحریر درآمده است و بسیار مورد استفاده جراحان اروپا قرار گرفته است.
منابع و مراجع غنى در این مورد کتب: «اهوازى کیست» و «ملکى چیست» هستند. همچنین «پندنامه اهوازى» که در حدود سال ۱۳۲۶ در تهران چاپ شد و چاپ مجدد آن در سال ۱۳۲۶ شمسى بوده است. کتاب «تحفه حکیم مومن» نیز از کتب گرانمایه در زمینه طب قدیم است که حدود ۳۰۰ سال است که مورد تحقیق پزشکان علوم قدیم قرارگرفته و قرار دارد. این کتاب یکى از پرارزش ترین کتب طبى در اسلام و ایران است که در نوع خود کم نظیر، کامل، پویا و مفید است و به کلیه علاقه مندان توصیه مى شود در صورت داشتن دانش زبان عربى حتماً آن را مورد تحقیق و مطالعه قرار دهند. این کتاب ارزشمند در زمینه درمان بیمارى ها با داروهاى گیاهى با منشاء طبیعى و معدنى، حیوانى و غیره است.



 منبع : پزشکان بدون مرز

آشنایی با تاریخچه گیاه درمانی و طب سنتی

برای پیگیری تاریخچه گیاهان دارویی ابتدا باید تاریخچه فارماکولوژی ( داروشناسی) را بررسی نمود زیرا تا قرن ۱۹ میلادی کلاً از گیاهان دارویی برای درمان بیماریها استفاده می شد.

 کشف ویژگی های درمانی گیاهان باید ناشی از نوعی غریزه انسانی باشد. انسان اولیه از گیاهان به عنوان غذا و دارو استفاده می کرد. دراین راستا انسان به مرور زمان و در اثر آزمایش و خطا و نیز تجربه های ناموفق فراوان، موفق به کشف برخی ویژگی ها در بعضی از گیاهان شد و براساس این گونه ویژگی ها، گیاهان را شناسایی و طبقه بندی کرد. او همچنین مشاهده کرد که چگونه حیوانات به هنگام بیماری از گیاهان استفاده می کنند.
به عنوان مثال وقتی دید یک گوزن زخمی برای تسکین درد، تن خود را به علف مبارک می مالد، به خاصیت ضد درد آن گیاه پی برد. و بعدها برای تسکین درد زخمهایش آن را به کار گرفت. مثال دیگر، گیاه مَرغ است که گربه ها از آن استفاده می کنند و خاصیت قی آور دارد. بسیاری از نویسندگان به دانش غریزی حیوانات از گیاهان دارویی اشاره کرده اند، مثلاً سیسرو به استفاده گوزنهای ماده از زراوند برای تسهیل زایمان اشاره می کند و پلوتارک از کاربرد گیاه شیپوری وحشی توسط خرسها یاد می کند. پیش از تشخیص گیاهان سودمند و درمانگر از گیاهان سمی، احتمالا موارد مسمومیتهای اتفاقی بسیاری رخ داده است.
مولیسچ گیاه شناس آلمانی مشاهده جالبی در مورد شش گیاه حاوی کافئین( قهوه، کولا، ماته، چای، کاکائو، گوارنا) دارد.
میان تعداد بیشماری از انواع مختلف گیاهان، بشر این شش گیاه را با دقت کامل شناسایی کرده است، با اینکه این گیاهان، فاقد هر گونه مشخصه ظاهری نمایانگر خاصیت درمانی هستند.
اطلاعات اولیه دانش گیاه شناسی در مورد مصارف درمانی گیاهان، بیشتر حکایت از نقش غریزه در انتخاب آنها دارد ولی با گذربشراز دوران ماقبل تاریخ به دوران باستان، انسان شروع به کاربرد عقل و منطق نموده، با محاسبات منطقی به خلاقیت های خاصی برای بهبود روش و کیفیت زندگی خود دست یافت.
بین ملل جهان، مصریان قدیم را باید نخستین ملتی دانست که از گیاهان دارویی به نحو گسترده ای استفاده می کردند. درعصر هومر کشور مصر به عنوان منطقه ای غنی از گیاهان دارویی و سمی شهرت یافت. پاپیروس مشهور ابرز که گمان می رود ۳۵۰۰ سال قبل نوشته شده است، حاوی مجموعه ای از نسخ و دستورالعملهای دربردارنده بسیاری از داروهای دارای منشاء گیاهی است که از آن جمله اند: روغن، سرکه، تربانتین، انجیر، روغن کرچک، سیر، کـُندر، افسنطین، صبر زرد، تریاک، زیره سبز، نعناع، انیسون، رازیانه، زعفران، سدر، تخم کتان، صمغ عربی و اقسام بالزامها. برخی داروهای دارای منشاء معدنی که توسط مصریان مورد استفاده قرار می گرفته اند شامل: آهن، سرب، منگنز، شنگرف، سولفات مس، سفیداب، کربنات سدیم، نمک طعام و احجار کریمه می باشند.
از سنگ نوشته های میخی برمی آید که بابلی ها نیز همانند مصریان از خواص و کاربردهای دارویی گیاهان آگاه بودند.
درکتابخانه ساندرا پالوسی ( آشوربانی پال) که ۲۶۵۰ سال قبل دایر بوده است چندین لوح گلی که موضوعات طبی و دارویی روی آنها حک شده، یافت گردیده است. فهرست داروهای مندرج روی الواح مذکور، بسیار شبیه فهرست داروهای مورد استفاده در مصر باستان بود که شامل ۲۵۰ نوع گیاه و داروی معدنی می باشد. برخی از داروهای مذکور عبارتند از : سنا، دارچین، قسط بحری، انیسون، یاسمین، خرزهره، نعناع، بذرالبنج، شیرین بیان، اقسام روغن ها، موم، تربانتین، قیر طبیعی و آلوم. چنانچه در کتاب مقدس نیز آمده، عبریان از ارس وزوفا برای درمان بیماریهای مختلف استفاده می کردند . در چین یک کتاب شبه فارماکوپه به نام پن تاسو یعنی دارونامه برگ گیاهی که ۴۰ مجلد و حاوی چند هزار نسخه دارویی بوده، وجود داشته است. کتاب مذکور حدود ۲۷۳۵ سال قبل از میلاد مسیح(ع) نوشته شده و مولف آن یکی از امپراطوران آن کشوربه نام شینون بوده است.

از دیگر کتب دارویی چین باستان، کتابی بوده که مشخصات، رویشگاهها و نحوه درمان با بیش از یک هزار گیاه دارویی مفید در آن موجود بوده است. در طب چینی از داروهایی همچون جلبکهای دریایی، ریوند، آقونیطون، شاهدانه، کافور، اقسام افدرا، آهن، گوگرد جیوه و آلوم استفاده می شده است. اصول طب چینی در کتابی با عنوان ” هدیه امپراطور زرد در طب داخلی هاوینگ دی نی جینگ ” و با عنایت به دو مفهوم اسامی ین و یانگ و نیز عناصر پنج گانه وی یوسینگ که محتملاً طی سالهای ۲۰۰ قبل از میلاد تا ۱۰۰ میلادی نگاشته شده، مدون می باشد. از دیگر کتب سنتی چین” تحفه کشتزارهای الهی ” است که طی قرن اول میلادی تدوین گردیده و شامل شرح و توصیف ۲۵۲ داروی گیاهی است.
در سال ۱۹۷۷ ” دایرة المعارف ترکیبات دارویی مورد استفاده در طب سنتی چین” به زبان انگلیسی انتشار یافت که دربردارنده ۵۷۵۷ دارو است که بخش عمده آنها منشاء گیاهی دارند.
استفاده از خواص درمانی گیاهان نزد هندیان باستان، رواج کامل داشته است. منابع طب هندی شامل ریگ ودا که طی سالهای ۴۶۰۰ الی ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد تالیف گردیده و نیز ایورودا که طی سالهای ۲۶۰۰ الی ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد تالیف گردیده ، هستند.
از دیگر کتب معروف طب هندی می توان از “شاراکا سمهیتا” که واجد آثار درمانی ۵۰۰ گیاه طی ۵۰ دسته می باشد و نیز کتاب سوس روتا که شرح ویژگی های ۷۶۰ گیاه در ۳۷ دسته را در بردارد، یاد نمود.
طب آیورودایی که امروز هم در هند رواج دارد، نظامی فراگیر و مستند به اندر کنش جسم، عقل و روح است. در طب مذکور انرژی و ماده از یک مقوله شمرده شده اند که به پنج صورت اتر، هوا، اتش ، آب و خاک تجلی می نمایند. بر اساس مبانی طب آیورودایی این عناصر پنج گانه با عملکردهای حواس پنج گانه ارتباطی محکم و ناگسستنی دارند. عناصر مورد بحث در تشکیل نیروهای سه گانه تریدوشا دخیلند. بدین ترتیب که اتر و هوا عنصر “واتا”، آب و آتش عنصر” پیتا ” و آب و خاک عنصر “کافا” را تشکیل می دهند و تعادل عناصر مذکور در تداوم سلامت نقش اساسی دارد. براساس طب ایورودایی مواد دارای طعم های شیرین، ترش و شور موجب افزایش کافا و کاهش واتا می گردند. حال آنکه داروهای واجد طعم های تلخ و گزنده عملکردی معکوس دارند و گیاهان دارای طعم های ترش، شور و گزنده موجب افزایش عنصر پیتا می گردند.
متاسفانه در سال ۱۸۳۳ میلادی دولت استثمارگر بریتانیا به بهانه مبارزه با خرافات تمامی مدارس طب آیاورودایی موجود در هند را تعطیل و آموزش طب مزبور را ممنوع نمود، لیکن خوشبختانه پس از استقلال هندوستان این مکتب پزشکی جایگاه خویش را بازیافت و امروزه به عنوان یکی از مکاتب درمانی ارزشمند مطرح است.
در مورد پزشکی ایران باستان اطلاعات زیادی برجای نمانده ، لیکن به نظر می رسد در قلمرو گسترده هخامنشیان تشکیلات پزشکی منظمی وجود داشته است و ظاهراً مفهوم ” اخلاط رابعه” که مبنای طب بقراطی می باشد از ایران باستان به یوانان راه یافته است. انتقال مذکور به دنبال حمله اسکندر به ایران وطی دوران سلوکی صورت پذیرفته است . طب ایرانی در دوره اشکانی آمیخته ای از طب یونانی در دوره اشکانی آمیخته ای از طب یونانی و طب زرتشتی بود. برخی پزشکان نامور عصر مذکور از قبیل آزوتکس و فرهاته( فرهاد) بر همین منوال عمل می نمودند. این روند تا زمان ساسانیان نیز ادامه یافت و آموزه های پزشکی ملغمه ای از مکاتب طب یونان، هند و نیزتعالیم زرتشتی بود.
در این دوران رئیس کل بهداری کشور به نام ” درذستبد= درستبد” خوانده می شد. در همین دوران دانشگاه و بیمارستان ” گندی شاپور” در شمال غربی خوزستان تاسیس گردید که در دوران انوشیروان به حداکثر اعتلا رسید. در دانشگاه مذکور اساتید یونانی، سریانی، هندی و ایرانی به تدریس اشتغال داشته، کتابهای گوناگون را به زبان پهلوی در می آوردند . پزشکان نامور قرون نخستین اسامی از قبیل حنین بن الحق، سهل بن شاپور، عیسی بن مهاربخت، عیسی بن شهلافا، یوحنابن سرافیون، داویدبن سرافیون و نیز اعضای خاندانهای بختیشوع و ماسرجویه که در مباحث بعدی بدانها اشارت خواهد رفت، عموماً از دست پروردگان همین دانشگاه بودند.
بنیانگذار طب یونانی اسکولاپیوس می باشد که احتمالا یک شخصیت نیمه تاریخی نیمه افسانه ای واجد جنبه الهی بوده است. بقراط پزشک یونانی ( ۳۵۷-۴۶۰ ق.م) که عموماً او را بنیانگذار دانش پزشکی می دانند، بر طب رومی و نیز طب رایج در قرون وسطی تاثیرعمیقی گذارد. گرچه شهرت وی به دلیل آثار فصیح به جا مانده از او( از قبیل” سوگند نامه بقراط” و یا کتاب همه گیری=Epidemy) می باشد، لیکن نسخه ها، روش های تجویز، و برنامه های دارویی ابداع شده توسط وی نیز نقش عمده ای در شهرت او دارند . نکته جالب توجه آن است که درخت چنار تناوری که امروزه نیز بر مزار این دانشمند بزرگ درایالات آی آرسا واقع در شمال یونان، سایه افکنده ، همان درختی است که وی در زمان حیاتش در سایه آن به تدریس طب می پرداخته است.
نخستین رساله مکتوب و مدون در زمینه گیاه شناسی دارویی مقارن ظهور تمدن یونان توسط تئوفر است ( ۲۸۵-۳۷۰ ق.م) ارائه شد. این رساله با عنوان تاریخچه گیاهان بود و گرچه نمایانگر تلاش ارزنده نویسنده در ارائه یک موضوع مهم با انسجام علمی لازم می باشد، ولی در عین حال نشانگر مرزهای محدود کار مولف است که خود ناشی از محدودیت اطلاعات و دانش موجود در زمینه گیاهان دارویی در آن زمان بوده است. باز این وجود در کتاب مزبور علاوه بر مطالب جالب توجه در زمینه گیاهان دارویی مختلف برای نخستین بار به سرخس هایی اشاره شده که به عنوان داروی ضد کرم به کار می رفته اند. همچنین در این کتاب برای اولین بار تفاوت های بین فلفل گرد و دراز بیان شده است. از قضا مطالعه این کتاب چندان آسان نیست، زیرا نام های گیاهان مذکور در این کتاب با اسامی رایج و امروزی آنها کاملاً متفاوت است و این موضوع بازشناسی آنها را سخت مشکل می کند.
به هر حال کتاب طبی تدوین شده توسط پدانیوس دیوسکوریدس اهمیت بیشتری دارد. وی در قرن اول میلادی ( سالهای ۹۰-۴۰ میلادی) می زیست و جراح ارتش نرون بود. حین سفرهای نظامی به بررسی گیاهان و جانوران برخی مناطق از جمله ایتالیا، یونان، آسیای صغیر ، اسپانیا و فرانسه پرداخت و تعداد معتنابهی از نمونه های معدنی، گیاهی و جانوری را جمع آوری نمود و درهر فرصت ممکن به تحقیق پیرامون خواص درمانی نمونه های جمع آوری شده پرداخت.
اثر مذکور در ۵ جلد به رشته تحریر در آمده و حاوی تمام اطلاعات مربوط به دانش پزشکی در آن روزگار و شامل شرح و توصیف ۶۰۰ نمونه گیاهی می باشد. دراین اثر نیز تلاشی برای طبقه بندی بر اساس حروف الفبا نبوده ، بلکه مبتنی بر وجوه اشتراک گیاهان و شباهت های آنهاست. توصیف ها بسیار دقیق و به زبانی بسیار ساده و دور از ابهام ارائه شده اند و و روش های تهیه نیز به نحو دقیق و صحیح بیان گردیده اند . سفرهای مکرر دیوسکوریدس به عنوان پزشک ارتش فرصت مناسبی برای مطالعه و ثبت تمام کاربردها و فواید گیاهان سرزمین های بیگانه را برای او فراهم نمود. در واقع تقریباً تا پایان قرن شانزدهم میلادی نوشته های او اثر مرجع و استاندارد درحوزه فارماکولوژی به شمار می رفت و این نشانگر وسعت اطلاعات او درباره موضوع مورد بحث است. کتاب دیوسکوریدس نخستین بار در سال ۱۴۹۹ میلادی به زبان یونانی چاپ گردید.
اهمیت آثار دیوسکوریدس بسیاری از نویسندگان دیگر را بر آن داشت تا به گسترش موضوعات مورد اشاره وی یا نقد نوشته های او همت گمارند. مباحث کتابهای نوشته شده اغلب لغوی بوده، ولی بی شک کاملترین کتاب در این زمینه کتاب آی دیسکوریدس اثر پزشک ایتالیایی پی. ای . ماتیولی می باشد که در قرن ۱۶ میلادی نگاشته شده است. کتاب وی به عنوان یک اثر پذیرفته شده، جایگزین کتاب دیوسکوریدس شد. دکتر ماتیولی به نقد و تجزیه و تحلیل بیانات دیوسکوریدس پرداخت و با نامگذاری دقیق هر گیاه به رفع نارسایی ها و موارد ابهام موجود در کتاب وی و طبقه بندی مجدد گیاهان موجود در آن همت گماشت. او دراثر خود گیاهان جدیدی مانند آفتابگردان را ثبت کرد و تعداد دیگری از گیاهان خارجی ( بیگانه) مانند شاه بلوط هندی را به این مجموعه افزود.
از دیگر نویسندگان رومی می توان اسکریبونیوس لارگوس ( ۷۹- ۲۳ میلادی) ، پلینی بزرگ ، اوریباسیوس را نام برد. امروزه لارگوس را به خاطر وضع واژگانی از قبیل آنودین ( مسکن) واپیسپاتیک ( داروی باز کننده تاول) می شناسند که در فرهنگ واژگان دارویی رایج هستند، گو اینکه فعالیت او تنها در زمینه گیاهشناسی دارویی بود. اگر چه اوریباسیوس در زمینه شناخت گیاهان دارویی گامهای موثری برداشت لیکن پلینی با نوشتن اثر چند جلدی خود با عنوان ” تاریخ طبیعی ” بیشترین سهم را در این زمینه داشت. وی دراین اثر، دانش و اندیشه علمی زمان خود را به دقت شرح داده است. حاصل کار او که گردآوری نظریات و دیدگاههای حدود ۴۰۰ محقق آن دوران بود، هم اکنون به عنوان یکی از کتب مرجع فارماکولوژی دنیای قدیم به شمار می رود.
جالینوس( ۲۰۱-۱۳۱ م) چهره شناخته شده جامعه پزشکی است و یقیناً به عنوان پزشک بیش از دیوسکوریدس شهرت دارد . این طبیب که از اهالی پرگاموس یونان بود ، داروها را بر اساس نوعی مقیاس حرارتی طبقه بندی عامل مناسبی برای شناسایی داروی مناسب برای هر بیماری ارائه داد. وی در زمینه های مختلف علم طب تالیفاتی دارد که اهم آنها در ۱۶ جلد گرد آوری شده است . دانشمند مزبور طی یادداشتهای خود از ۴۷۳ داروی گیاهی یاد کرده است

آویشن باغی ، یک گیاه دارویی با خواص زیاد

آویشن باغی یکی از قدیمی‌ترین گیاهان دارویی و ادویه‌‌ای است. تیموس (Thymus) کلمه‌ای یونانی و به معنای شجاع است. مردم یونان باستان این گیاه را نماد شجاعت میدانسته‌اند. از آویشن باغی در اکثر فارماکوپه‌های (دارونامه‌ها) معتبر به عنوان یک گیاه دارویی نام برده شده و خواص درمانی آن بر شمرده شده است.

 آویشن (Thymus vulgaris L. ) گیاهی است از تیره نعناعیان (Lamiaceae ) که ساختار بوته ای دارد و دارای ساقه مستقیم و علفی یا چوبی و پرشاخه به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰ سانتی متر و در بعضی موارد تا ۴۵ سانتی متر است. ساقه های منشعب این گیاه پوشیده از کرک های سفید رنگ می باشد.

برگ های آن معطر، تا حدودی همیشه سبز، متقابل، تقریباً بدون دمبرگ یا دارای دمبرگ بسیار کوتاه  می باشد. برگ ها خاکستری روشن، بیضوی- نیزه ای تا حالت کشیده یا لوزی شکل با طول ۵ تا ۱۵ میلی متر که عموماً کنار برگ ها برگشته می باشد. سطح تحتانی برگ ها از گردی به رنگ متمایل به سفید یا نمد مانند پوشیده شده که دارای غده های فراوان اسانس می باشد که به علت وجود چنین غده هایی، معمولاً گل ها به رنگ ارغوانی کم رنگ تا سفید به شکل لوله ای، دو لبه، صمغی و به طول ۵ میلی متر دیده مـی شود.

کاسبرگ ها کرکدار و غده مـانند و دارای براکتـه های شبیه برگ می باشند. در شاخه های فرعی، گل ها به صورت دسته های جانبی و مارپیچی دیده شده و یا به صورت سرگل انتهایی بیضوی یا کروی شکل قرار می گیرند. همچنین کاسه گل به صورت زنگوله ای شکل با لبه دندانه ای کوتاه و صاف است.

حالات غیرطبیعی این گیاه آن است که بعضی از پایه های آن، گل های فاقد پرچم دارند و در برخی دیگر، پرچم ها زودتر از مادگی رشد می کنند.

میوه از چهار فندقه کوچک تشکیل شده که در لوله کاسه گل محصور شده است. بذر آویشن گرد و ریز که هر ۰۰۰/۱۷۰ بذر آن یک اونس ( ۳/۲۸ گرم ) وزن  داشته و بذر آن برای سه سال زنده باقی می مانند.

اکولوژی:

مطالعات اکولوژی و آماری که روی آویشن ( Thyms vulgaris ) انجام شده نشان داده که پراکنش جغرافیای آن مطابق شکل شماره ۱ است.

در مناطق گرم با ارتفاع کم و در اقلیم های مدیترانه ای خشک، جمعیت های تشکیل شده از گیاهان فنولیک ( تیمول و کارواکرول ) از همه غالب تر بودند. با فاصله بیشتر از نواحی ساحلی مدیترانه ای و حرکت به طرف مناطق مرطوب تر، گیاهانی که کمتر فنولیک بودند پدید می آمدند و جای خود را به تدریج به شیمیوتیپ های حاوی ترپن های غیرفنولیک حلقوی ( ۴- توجانول و آلفا- توپنیئول ) و مونوترپن های غیر حلقوی ( لینالول یا استورادیکلی، ژرانیول ) می دادند. در اسپانیا شیمیوتیپ دیگری یافت شده که ترکیب دو حلقه ای ۱ و ۸- سینئول به عنوان ترکیب اصلی آن شناسایی و بومی آنجا نیز می باشد.

آویشن گیاهی است که به طور طبیعی در شرایط مزرعه ای در نواحی نیمه خشک تا معتدل گرم در دماهای بالا و تشعشع شدید آفتاب رشد می کند. آویشن در مراحل اولیه دارای رشد خیلی کند بوده و در مراحل بعدی نمود- مخصوصاً ۶۰ روز بعد- یک افزایش سریع در تجمع ماده خشک ( ۴ تا ۶ برابر تحت نور اضافی و ۵/۲ تا ۵ برابر تحت نور طبیعی ) نسبت به گیاهان ۴۰ روزه دارد.

میزان آب خاک و رژیم های نوری به طور معنی داری رشد کلنی های آویشن ( وزن خشک ریشه و اندام هوایی ) را تغییر می دهند و بین شرایط نوری و میزان رطوبت خاک اثر متقابل مشاهده شده و تأثیر افزایش رطوبت خاک اثر متقابل مشاهده شده و تأثیر افزایش رطوبت خاک در شرایط نور طبیعی به اندازه نور اضافی قابل توجه نبوده است و افزایش رطوبت خاک در شرایط نور اضافی دارد. به هر حال در شرایط نور اضافی و رطوبت خاک ۷۰ درصد، بالاترین میزان فتوسنتز و اسانس نیز در شرایط نور طبیعی و ۵۰ درصد رطوبت خاک ذکر گردیده است. البته منظور از نور اضافی یعنی جریان فتوسنتزی ۲۰۰ میکرومول بر متر مربع در ثانیه است که به وسیله لامپ های ( HPS High Pressure Sodium ) به همراه نور طبیعی ایجاد می گردد.

در تحقیقی برای بررسی سطوح نوری بر روی میزان اسانس، گیاه آویشن تحت شدت های مختلف نوری ( سایه، ابری، ۱۵، ۲۷، ۴۵، ۱۰۰ درصد نور کامل ) قرار داده شدند و مشخص شد که بیشترین غلظت اسانس و میزان تیمول و Myrcene موجود در اسانس در نور کامل خورشید به دست می آید. طول برگ و تراکم Peltate hair با کاهش سطوح نوری کاهش می یابد.

خاک مزرعه آویشن بایستی به خوبی زهکشی شده و PH آن حداقل ۶ باشد و در صورت نیاز بایستی با استفاده از آهک اصلاح شود. اگرچه آویشن در شرایط خیلی خشک و بدون بارندگی رشد می کند ولی عملکرد آن کاهش می یابد و اساساً آبیاری، عملکرد را افزایش می دهد.

● خصوصیات گیاه شناسی
آویشن باغی گیاهی خشبی، چند ساله و متعلق به خانواده نعناع (Lamiaceae)میباشد. منشأ این گیاه نواحی مدیترانه گزارش شده است. ارتفاع این گیاه متفاوت و بین ۲۰ تا۵۰ سانتی‌متر است.برگها کوچک، متقابل و کم و بیش نیزه‌ای شکل بوده و پوشیده از کرکهای خاکستری رنگ است. گلها کوچک، سفید، ارغوانی یا صورتی است که در قسمت فوقانی ساقه‌هایی که از بغل برگها خارج میشوند روی چرخه‌هایی به صورت مجتمع پدیدارمیشوند.
میوه دراین گیاه فندقه به رنگ قهوه‌ای تیره بوده و طول آن یک میلی‌متر است. داخل میوه‌ ۴ دانه به رنگ قهوه‌ای تیره وجود دارد. وزن هزار دانه ۲۵/۰ تا ۲۸/۰ گرم است.
● مواد مؤثره
پیکر رویشی آویشن باغی حاوی مواد مؤثره واز نوع اسانس میباشد. اسانس این گیاه زرد رنگ بوده و مقدار آن بین ۱ تا ۲ درصد متغیر است. مهمترین اجزاء تشکیل دهنده اسانس را تیمول، کارواکرول و پاراسیمول تشکیل میدهد. پیکررویشی همچنین حاوی تانن، فلاونوئید، ساپونین و نیزمواد تلخ میباشد.
● اثر درمانی
مواد مؤثره آویشن باغی خلط آور بوده و برای معالجه سرفه مورد استفاده قرار میگیرد. از تنتور و عصاره‌های الکلی پیکررویشی این گیاه برای معالجه سرفه، گلودرد، برونشیت و آسم استفاده فراوان میشود.
● سایر کاربردها
مواد مؤثره آویشن باغی درصنایع غذایی به مقادیر فراوان کاربرد دارد. از تیمول و کارواکرول آن بعنوان نگهدارنده مواد غذایی درصنایع غذایی استفاده میشود. اسانس آویشن باغی همچنین خاصیت شدید ضد باکتریایی و ضد قارچی دارد.
از مواد مؤثره این گیاه در صنایع آرایشی و بهداشتی و در تهیه کرم‌ها، عطرها، لوسیونها، دهانشویه‌ها و پماد استفاده میشود. مواد مؤثره آویشن باغی نیز از ترکیبات ضد ریزش مو در عصاره‌های گیاهی مورد استفاده در شامپو میباشد. از اسانس این گیاه به عنوان آروماتراپی (درمان با مواد معطر) استفاده شده و درخمیر دندان نیز به عنوان یک ماده ضد باکتری مورد استفاده قرار میگیرد.
‌● فرآورده‌ها
از این گیاه داروهایی به شکل شربت، قرص مکیدنی، بخور، قرص، اسانس و همچنین ترکیبات آروماتراپی تهیه میشود. از عصاره‌های آبی، آبی – الکلی و پروپیلن گلایکولی آویشن باغی نیز در تهیه شامپو،‌کرم، پماد و دیگر فرآورده‌های استفاده فراوان میشود.


 منبع : پزشکان بدون مرز

خواص روغن نارگیل

روغن نارگیل یکی از بهترین روغن ها برای ماساژ دادن نوزادان به حساب می آید. علاوه بر آن برای پوست و مو نیز مفید است. این روغن بیماری های زیادی را درمان می کند. لازم به ذکر است همه قسمت های میوه نارگیل مفید می باشد.

 از فواید روغن نارگیل وقتی در آشپزی مورد استفاده قرار بگیرد یا روی پوست مالیده شود می توان بهره گرفت. روغن نارگیل برای پوست یک لوسیون طبیعی است که از ساخت رادیکال های آزاد مخرب جلوگیری می کند.

روغن نارگیل یکی از بهترین مواد مغذی مو است و باعث رشد مو و براقی آن می شود. ماساژ منظم پوست سر با روغن نارگیل از شوره سر جلوگیری می کند.

به جلوگیری از ایجاد لک یا سایر آسیب هایی که با بالا رفتن سن یا قرار گرفتن در معرض آفتاب ایجاد می شود نیز کمک می کند. به محکم تر کردن بافت پیوندی کمک کرده که درمقابل بر جلوگیری از ایجاد چین و چروک روی پوست نیز تاثیر دارد. این روغن آسیب ناشی از نورخورشید را کاهش می دهد زیرا سریعاً جذب پوست و بافت های سلولی زیر آن می شود. استفاده از روغن نارگیل به طور مرتب باعث نرم تر شدن پوست و ایجاد براقیتی سالم روی آن می شود.

همچنین خواصی که به جوان سازی پوست و برگرداندن ظاهر جوانی به آن کمک می کند را التیام بخشیده و ترمیم می کند. فواید روغن نارگیل برای قلب جدااز فوایدی که روغن نارگیل برای پوست دارد، وقتی در آشپزی مورد استفاده قرار گیرد،

برای قلب نیز بسیار فایده بخش خوانده می شود. تحقیقات جدید روی تاثیرات روغن نارگیل نشان می دهد که این روغن جایگزین بهترین برای روغن های هیدروژنه است.

آزمایشات نشان می دهد که روغن گرفته شده از نارگیل مقدار بسیار کمی اسید چرب ترانس در خود دارد که یکی از دلایل اصلی بالا رفتن کلسترول در رگ ها است. برخی متخصصین تغذیه بر این عقیده هستند که روغن نارگیل حتی از روغن زیتون که مقدار بالایی اسید چرب ترانس دارد نیز بهتر است. اما برای گرفتن بهترین بهره از روغن نارگیل، نبایداین روغن را تا دمای بسیار بالا گرم کرد زیرا می تواند موجب ساخته شدن اسید چرب بیشتر در آن شود.

ساختار شیمیایی خاص و فواید روغن نارگیل از ساختار شیمیایی خاص مولکول های آن—طول زنجیره های اسیدهای چرب آن– ناشی می شود این روغن از اسید چرب زنجیره

متوسط تشکیل شده است که تری گلیسیریدهای زنجیره متوسط هم نامیده می شوند. شکسته شدن این نوع اسیدهای چرب آسان تر است و باعث کاهش فشار وارد بر لوزالمعده،کبد و کل سیستم گوارش می شود. این زنجیره ها بهتر هستند زیرا مستقیماً به انرژی تبدیل می شوند تا اینکه به صورت چربی ذخیره شوند. یک نکته خوب دیگر درمورد این روغن سالم این است که بدن انسان برای هضم این زنجیره ها به انسولین نیاز ندارد و این باعث می شود که روغن نارگیل باکیفیت ترین روغن طبیعی برای آندسته از افرادی باشد که نگران سطح قندخون خود هستند. این روغن سالم بهترین دوست افراد رژیمی است زیرا متابولیسم بدن را نیز تقویت می کند.

نارگیل مواد مغذی بسیاری در خود دارد مثل اسید لوریک که یک ماده متداول است که در شیر مادر یافت می شود. وقتی این اسید جذب می شود به ماده ای به نام مونولاورین تبدیل می شود که به قوی تر کردن دستگاه ایمنی بدن کمک می کند. می توانید با استفاده از روغن زیتون در پخت غذا و یا مالیدن آن روی پوست از فواید بیشمار آن بهره ببرید.

مراقبت از مو:

روغن نارگیل یکی از بهترین موادمغدی موجود برای تغذیه موها است. این ماده به رشد سالم موها کمک کرده و به آنها شفافیت و زیبایی می بخشد. ماساژ مداوم سر با روغن نارگیل، شوره وشپش سر را از بین می بردف حتی اگر پوست سر شما خشک باشد.

روغن نارگیل به میزان زیاد در هندوستان برای مراقبت از مو مورد استفاده قرار می گیرداین ماده، یک حالت دهنده فوق العاده برای موهاست و به رشد دوباره موهای تخریب شده نیز کمک میکند.

همچنین پروئین های لازم برای تغذیه موهای آسیب دیده را نیز فراهم میکند. به همین دلیل بعنوان روغن مخصوص مراقبت از مو در بسیاری از محصولات حالت دهنده مو و کرم های ضد شوره مورد استفاده قرار می گیرد.

تسکین استرس:

روغن نارگیل بسیار آرامبخش است، از اینرو به از بین بردن استرس کمک می کند. استفاده از روغن نارگیل روی سر به از بین بردن خستگی فکری کمک می کند.

مراقب از پوست:

روغن نارگیل، ماده ای فوق العاده برای ماساژ پوست است. این ماده بعنوان یک مرطوب کننده بسیار موثر برای همه انواع پوست ها از جمله پوست های خشک عمل می کند. فواید روغن نارگیل برای پوست تقریباً مشابه با روغن معدنی است. علاوه بر این، برخلاف روغن معدنی، هیچگونه عارضه جانبی برای پوست نخواهد داشت. درنتیجه روغن نارگیل راه حلی بسیار عالی برای جلوگیری از خشکی و پوسته پوسته شدن پوست می باشد.

این روغن همچنین ایجاد چین و چروک پوستی را که با بالا رفتن سن به طور طبیعی ایجاد می شود را به تاخیر می اندازد. روغن نارگیل همچنین در درمان بسیاری از مشکلات پوستی مثل پسوریازیس، آماس پوست، اگزما و سایر عفونت ها  و بیماری های پوستی نی زموثر است. درنتیجه، روغن نارگیل مهمترین ترکیب بسیاری از محصولات مربوط به مراقبت های پوستی مثل صابون ها، لوسیون ها، کرم ها و از این قبیل، درآمده است.

پیری زودرس:

روغن نارگیل به جلوگیری از پیری زودرس کمک می کند و به خاطر محتوی آنتی اکسیدنی خود، از بروز بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بیماری های قلبی:

باور نادرستی در میان عموم شایع شده است که روغن نارگیل برای قلب خوب نیست. این به آن دلیل است که این ماده حاوی میزان بالایی چربی اشباع است. اما، جالب است بدانید که روغن نارگیل برای قلب بسیار مفید است. این روغن حاوی %۵۰ اسید لوریک است که در جلوگیری از بسیاری مشکلات و بیماری های قلبی مثل سوزش قلب، کلسترول بالا و فشارخون بالا، بسیار موثر است. چربی های اشباع موجود در روغن نارگیل هم درمقایسه با سایر روغن های گیاهی مضر نیست. این چربی باعث بالا رفتن LDL و HDL نمی شود. همچنین احتمال بروز آسیبدیدگی در شریان ها را نیز پایین می آورد و درنتیجه از بروز تصلب شراین نیز جلوگیری می کند.

کاهش وزن:

روغن نارگیل برای کاهش وزن بسیار مفید است. این ماده حاوی اسیدهای چرب متوسط و کوتاه است که به از بین بردن اضافه وزن کمک می کند. هضم این روغن نیز به خاطر کمکی که به عملکرد سالم تیروئید و سیستم آنزیم های بدن می کند، بسیار راحت است. از این گذشته، با از بین بردن فشار وارد بر لوزالمعده، متابولیسم بدن را نیز بالا می برد، درنتیجه انرژی بیشتری می سوزاند و به افراد چاق کمک می کند وزنشان را پایین بیاورند. به همین دلیل است که افرادیکه در مناطق گرمسیری زندگی می کنند و اکثراً از این روغن ساتفاده می کنند، نه چاق هستند و نه اضافه وزن دارند.

التهاب لوزالمعده:

روغن نارگیل همچنین برای درمان بیماری التهاب لوزالمعده نیز مفید است.

گوارش:

روغن نارگیل اگر در آشپزی مورد استفاده قرار گیرد، سیستم گوارش بدن را ارتقاء بخشیده و درنتیجه از بروز بسیاری از مشکلات مربوط به معده و هضم غذا جلوگیری می کند. چربی های اشباع موجود در ین روغن خواص ضد میکروبی دارند و به مقابله با باکتری ها، قارچ ها، و انگل های مختلف که موجب سوءهاضمه می شوند، کمک می کند. روغن نارگیل همچنین  به جذب سایر موادمغذی مثل ویتامین ها، موادمعدنی و آمینواسیدها نیز کمک میکند.

سیستم ایمنی:

روغن نارگیل برای سیستم ایمنی بدن نیز مفید است. این روغن با لیپیدها، اسید لوریک، اسید کاپریک و اسید کاپریلیک موجود در خود که خواص ضدقارچ، ضد ویروسی و ضدباکتریایی دارند، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. بدن انسان اسید لوریک را به مونولورین تبدیل می کند که گفته می شود به مقابله با ویروس ها و باکتریهای ایجاد کننده بیماری هایی مثل تبخال، آنفولانزا، ویروس سیتومگال و حتی HIV کمک میکند. همچنین به مقابله با باکتری های مضری مثل لیستریا مینوسیتوژن و هلیکوباکتر پیلوری و تک یاختگانی مثل جاردیالاملیا نیز  کمک می کند.

اثر التیام بخشی:

این روغن وقتی روی عفونت ها مالیده شود، لایه ای شیمیایی ایجاد می کند که بخش آسیبدیده بدن را از گرد، هوا، قارچ ها، باکتری ها و ویروس های خارجی حافظت می کند. خواص التیام بخشی این روغن در ترمیم بافت های آسیب دیده نیز موثر است.

عفونت ها:

روغن نارگیل به خاطر خواص ضد قارچی، ضد ویروسی، و ضد باکتریایی خود درمقابل بسیاری از عفونت ها نیز موثر است. طبق تحقیقات انجام گرفته، روغن نارگیل ویروس هایی که موجب آنفولانزا، سرخک، هپاتیت، تبخال، سارس و از این قبیل می شود را از بین می برد.

همچنین باکتری که موجب ایجاد زخم معده، عفونت های گلو، عفونت های مجرای ادرار، ذات الریه، و سوزاک می شود را نیز از بین می برد. روغن نارگیل بر قارچ ها و مخمرهایی که کاندیدیاز، عفونت قارچی، مرض قارچی انگشتان، برفک، و از این قبیل را ایجاد می کند نیز موثر است.

کبد:

وجود تری گلیسیرید و اسیدهای چرب با زنجیره های متوسط به جلوگیری از بیماری های کبد کمک میکند چون اینها موادی هستند که وقتی به کبد می رسند به سادگی به انرژی تبدیل می شوند و درنتیجه حجم کار کبد را کم می کنند و از انباشته شدن چربی نیز جلوگیری می کنند.

کلیه ها:

روغن نارگیل از ابتلا به بیماری های کلیوی و مثان نیز جلوگیری می کند. همچنین به برطرف کردن سنگ کلیه نیز کمک می کند.

دیابت:

روغن نارگیل به کنترل قند خون کمک می کند و درنتیجه ترشح انسولین را تنظیم میکند. همچنین به استفاده سودمند از گلوکز خون نیز کمک می کند که به این طریق در پیشگیری و درمان دیابت موثر است.

استخوانها:

همانطور که قبلاً ذکر شد، روغن نارگیل توانایی بدن را برای جذب موادمعدنی مهم بالا می برد. این مواد شامل کلسیم و منیزیم می شود که برای رشد استخوانها ضروری هستند. درنتیجه روغن نارگیل برای خانم هایی که در سنین میانسالی درمعرض پوکی استخوان قرار دارند می تواند مفید باشد.

بهداشت دندانها:

کلسیم عنصری مهم در دندان هاست. از آنجا که روغن نارگیل جذب کلسیم را در بدن بالا می برد، می تواند به استحکام دندانها نیز کمک کند. روغن نارگیل همچنین از پوسیدگی دندانها نیز جلوگیری میکند.

HIV و سرطان:

عقیده بر این است که روغن نارگیل نقش مهمی در کاهش حساسیت های ویروسی در بیمارهای سرطانی و بیماران مبتلا به HIV ایفا می کند.

کمک به بهبود علائم آلزایمر :

تحقیقات انجام شده بر روی افراد مبتلا به آلزایمر، نشان میدهد افرادی که در برنامه غذایی خود دوبار در روز روغن نارگیل استفاده می کنند پس از۲ هفته شروع به بهبودی می کنند.

در حال حاضر ۵۲۰۰۰۰ نفر در سراسر ایالات متحده مبتلا به آلزایمر هستند و این هفتمین علت مرگ و میر است .

تحقیقات انجام شده بر روی افراد مبتلا به آلزایمر، نشان میدهد افرادی که در برنامه غذایی خود روغن نارگیل دوبار در روز استفاده می کنند پس از۲ هفته شروع به بهبودی می کنند.

این افراد پس از ۳۷ روز وضوح بیشتری از کارهای انجام گرفته خود داشته اند و آنهاهر روز صبح شاد، هوشیار و با انرژی از گذشته بوده و می توانستند باتمرکز کردن کارهای خود را انجام دهند.

با گذشت یکسال این زوال عقلی را تاجایی عقب راندند که می توانستندمطالب را در حافظه کوتاه مدت خود دخیره کنند و قدرت درک مطلب آنها به طرزچشمگیری بهبود یافته بود. و آنها اغلب حتی مطالعات روزمره خود را با جزئیات دقیق آن می توانستنذ به خاطر بیاورند.

همچنین ماساژ سر با این روغن خستگی مفرط ذهنی را برطرف می کند.

روغن نارگیل مرطوب کننده موثری است و مانع خشکی و چین و چروک و افتادگی پوست می شود.

این روغن برای درمان ناراحتی های پوستی مانند اگزما استفاده می شود.

خاصیت آنتی اکسیدان آن مانع پیری زودرس و وخیم تر شدن بیماری ها می شود.

اسید لوریک(Lauric acid)موجود در این روغن به میزان ۵۰ درصد مانع از ناراحتی های متعدد قلبی ازجمله کلسترول و فشار خون بالا می شود.

چربی های اشباع شده موجود در آن مانند بعضی از روغن های نباتی مضر نیست و میزان کلسترول مضر را افزایش نمی دهد و مانع آترواسکلروزمی شود.

اسیدهای چرب موجود در این روغن در کاهش اضافه وزن موثر است. هضم آن آسان است و به عملکرد غده تیروئید کمک می کند. سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد. روغن نارگیل خاصیت ضدمیکروبی دارد و برای مقابله با باکتری ها، قارچ ها و انگل های متفاوت که سوءهاضمه ایجاد می کند، موثر است.

روغن نارگیل ، به جذب مواد مغذی مانند ویتامین، ماده معدنی و اسید آمینه کمک می کند.

اسیدهای متفاوت در این روغن مانند اسیدلوریک، کاپریک، کاپریلیک که خاصیت ضدباکتری، ویروسی و باکتریایی دارد سیستم دفاعی بدن را تقویت می کند.

با مالیدن روغن نارگیل روی زخم، یک لایه محافظ در مقابل گردو خاک، هوا، قارچ، باکتری و ویروس ایجاد می شود و روند بهبود زخم را با بازسازی بافت های آسیب دیده ، افزایش می دهد.

به خاطر خاصیت ضدقارچی، ویروسی و باکتریایی، این روغن در جلوگیری از عفونت های متعدد مانند ویروس ها که باعث آنفلوآنزا، زخم، عفونت گلو، عفونت مجرای ادراری، ذات الریه و سوزاک موثر است.

وجود زنجیره تری گلیسیرید و اسیدهای چرب در این روغن مانع بیماری های کبدی می شود.

روغن نارگیل مانع ایجاد سنگ کلیه و بیماری صفراوی می شود.

میزان قند خون را کنترل می کند و ترشح انسولین را بهبود می بخشد.

از آن جایی که روغن نارگیل توانایی بدن در جذب مواد معدنی مهم مانند کلسیم و منیزیم را که برای رشد استخوان لازم است، بهبود می بخشد مصرف این روغن را به زنان میان سال که به پوکی استخوان مستعد هستند، توصیه می کنیم.

این روغن نقش کلیدی در کاهش حساسیت ویروسی در بیماران مبتلا به HIV و سرطانی ایفا می کند.


 منبع : پزشکان بدون مرز

با چای سبز می‌توان بسیاری از بیماری‌ها را درمان کرد

معروف است که چای سبز؛ داروی شفابخش بسیاری از بیماری‌ها است . عقیده همگانی این است که  با چای سبز می‌توان بسیاری از بیماری‌ها را درمان کرد: سرطان روده و غده‌ی پروستات، بیماری قند، آلزایمر، ام اس و نیز چاقی را. دانشمندان آمریکایی در پژوهشی درستی این ادعا را در یک مورد ثابت کرده‌اند.

نتایج بررسی یک گروه پزشکی آمریکایی نشان می‌دهد که نوشیدن دو فنجان چای سبز پس از صرف یک وعده غذای مفصل (با ماکارونی یا سیب‌زمینی و غلات) مانع افزایش قند خون می‌شود.

دلیل این امر وجود ماده‌ای ‌است به نام Epigallocatechingallat که در پزشکی به EGCG معروف است. این ماده باعث می‌شود که تجزیه‌ی نشاسته‌ی موجود در مواد خوراکی به کندی صورت گیرد و در نتیجه به گلوکز تبدیل نشود.

نتایج آزمایش‌های این گروه پزشکی، به‌ویژه برای مبتلایان به بیماری قند، ‌بسیار امیدوارکننده است.

ماده‌ی ضد عفونت

این که EGCG موجود در چای سبز در درمان بیماری‌های خونی موثر است، نکته‌ای است که در نتیجه‌ی آزمایش‌های یک پزشک آلمانی متخصص بیماری‌های خونی به نام ورنر هونشتاین در سال ۲۰۰۵ مشخص شد.

این پزشک که در آن زمان ۷۲ سال داشت و خود از نوع ویژه‌‌ای از بیماری کم‌خونی رنج می‌برد، با مطلع شدن از محتوای سخنرانی‌ای در باره‌ی خواص چای سبز، نوشیدن آن را آغاز کرد و میزان مصرف آن را به دو لیتر در روز رساند.

هونشتاین چنان به تاثیرات شفابخش چای سبز اعتقاد پیدا کرد که در سال ۲۰۰۷ مقاله‌ای جامع در باره‌ی معجزه‌های درمانی این ماده در یک مجله‌ی تخصصی نوشت و در پی انتشار آن، هزینه‌ی انجام چند پروژه‌ی پژوهشی در باره‌ی فواید EGCG را تامین کرد.

این پزشک مبتکر که در ۸۳ سالگی از جهان رفت، در آخرین دست‌نوشته‌های خود نوشت که دلیل طول عمرش، نوشیدن چای سبز بوده است.

آزمایش‌های عملی

پزشکان دانشگاه هایدلبرگ‌، پس از فوت ورنر هونشتاین، ادعای او را بر ۱۹ بیمار قلبی مورد آزمایش قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که مصرف EGCG باعث کندی روند عفونی‌شدن دیواره‌های قلب شده، ولی نتوانسته است از رشد کامل آن جلوگیری کند.

به‌نظر آرنت کریستن، پزشک متخصص بیماری‌های خونی و رئیس بخش پژوهش‌های دانشگاه هایدلبرگ‌، “میزان تجویز ناکافی” می‌توانسته بر نتایج آزمایش‌ها تاثیر بگذارد. او معتقد است که با این حال نتیجه‌ی تحقیقات موفقیت‌آمیز بوده است: «دست‌کم این معالجه باعث وخیم‌شدن وضع بیمار نشد.»

آزمایش‌های دیگر

از جمله پژوهش‌هایی که در مورد فواید چای سبز صورت گرفته، آزمایشی است در باره‌ی تاثیر EGCG بر سلول ‌و بازسازی آن. نتایج این بررسی‌ها نشان می‌دهد که EGCG به‌نحو بارزی از عفونی‌شدن سلول‌ها و رشد غیرطبیعی آن‌‌ها جلوگیری می‌کند و بر واکنش‌های غیرعادی سیستم دفاعی بدن تاثیر می‌گذارد.

از آن گذشته این ماده ظاهرا می‌تواند از میزان آسیب‌پذیری ژن سلول‌ها بکاهد و بر ساخت رگ‌های خونی اضافی تاثیر منفی بگذارد که در رشد سلول‌های سرطانی نقش مهمی بازی می‌کنند.

در حال حاضر در بیمارستان شریته (Charité) برلین، در مورد این تحقیق می‌شود که آیا می‌توان پیشرفت بیماری آلزایمر را در اولین مراحل بروز با چای سبز متوقف کرد یا نه.

دو پروژه‌ی تحقیقاتی در مورد تاثیرات EGCG بر اسکلروز چندگانه یا بیماری اِم‌اِس که نوعی اختلال خودایمنی سیستم اعصاب مرکزی است، در دو نهاد پژوهشی دیگر در دست انجام است که نتایج آن در چند ماه آینده منتشر می‌شود.

در باره‌ی نقش و ترکیب سایر مواد موجود در چای سبز، در رابطه با چگونگی و درجه‌ی تاثیرگذاری EGCG در جهت درمان بیماری‌ها هنوز تحقیقی صورت نگرفته است.


 منبع : پزشکان بدون مرز