وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

بازی درمانی

این تکنیک براساس انعکاس رفتار کودک است. باید احساسات کودک را طوری شناسایی کرد و آن را به کودک منتقل کرد که کودک نسبت به اعمال و رفتار خود آگاه شود.


کاربرد:
برای درمان کودکان ناسازگار و کسانی که نسبت به حل مسایل مربوط به سازگاری مشکل دارند استفاده می شود.

 

محیط بازی درمانی:
محیط بازی باید ثابت باشد و در واقع شامل یک محدوده بسته که اغلب یک اتاق مخصوص است که از لحاظ روشنایی و دما در جای مناسبی از ساختمان قرار داشته باشد. بچه ها باید در محدوده اتاق بازی کنند و هیچ یک از اسباب بازیها را نباید از اتاق خارج کنند.
برای هر جلسه درمان یکسری اسباب بازی از قبل تهیه می شود و در نظر گرفته می شود که بیشتر شامل نوزاد عروسکی، بطری شیر نوزاد، مداد رنگی، سربازان عروسکی، تفنگ عروسکی، تعدادی عروسکهای کاغذی که بیانگر اعضای خانواده باشد، خانه عروسکی، خمیرهای بازی و توپ است که در اختیار بچه ها قرار داده می شود و می گوییم: "هر بازی که دوست داری انجام بده".

 

اصول بازی درمانی:
ترغیب نمی کنیم: برای مثال نمی گوییم " اطمینان دارم که تو این کار را انجام می دهی".
حمایت نمی کنیم: برای مثال نمی گوییم "من به تو کمک خواهم کرد تا تو این کار را انجام دهی".
فشار وارد نمی کنیم: برای مثال نمی گوییم "سعی کن مثل دیگران این کار را انجام دهی".
در اتاق بازی بچه آزاد است تا هر کاری که خواست انجام بدهد و هر بازی که انتخاب کرد انجام دهد. اولین مکالمه از سوی بچه شروع می شود و درمانگر، گفتار بچه را عیناً فقط با تغییر ضمایر و افعال به خودش برمی گرداند.
اگر مکالماتی بین مربی و کودک در اتاق بازی انجام می شود، نباید جلوتر از احساس کودک باشد، چون این دخالت در تبیین احساس درونی کودک است، مثلاً کودک می گوید من در اینجا از انجام هیچ کاری نمی ترسم و هر کاری که می خواهم انجام می دهم. مربی برمی گردد و به کودک می گوید تو اینجا از انجام هیچ کاری نمی ترسی و هر کاری که دوست داری انجام می دهی (ولی در بیرون، مقررات به تو اجازه چنین کاری را نمی دهند). این جمله واپسین در واقع دخالت در تبیین احساسات کودک است و نباید در اتاق بازی درمانی گفته شود.
در مواقعی هم درمانگر نباید سکوت کند؛ برای مثال زمانی که کودک در شخصیت خود شک ایجاد کرد و سؤالی برایش ایجاد شد، برای مثال پسری در حالی که با اسباب بازیهای دخترانه بازی می کند می گوید: من دوست داشتم که دختر باشم. در چنین لحظه ای مربی باید شخصیت و هویت بچه را برایش قطعی کند و بگوید تو دوست داشتی دختر باشی در حالی که یک پسری.
حالا ممکن است کودک در محیط بازی کاری انجام بدهد که عملی تخریبی و غلط باشد. اصولاً بچه ها در چنین شرایطی به صورت مربی یا درمانگر نگاه می کنند. جمله ای که درمانگر باید بگوید این است که تو فکر می کردی که من برای این کار تو را سرزنش کنم، مگر نه؟ مددجو می فهمد که شما در اینجا این کار را انجام نمی دهید و اصولاً یک پوزخندی تحویل شما می دهد و به کارش در آن زمان ادامه می دهد و شما نباید در آن مقطع مانع او شوید.

 

بازی درمانی انفرادی:
به علت داخل نشدن عناصر انتقاد و تشویق در محیط درمان، درمان فردی به مراتب آسانتر و کاراتر از درمان گروهی است.

 

بازی درمانی گروهی:
در بازی درمانی گروهی ترجیحاً دختر و پسر را از هم جدا می کنند. درضمن اصل بازتاب احساسات و نقطه نظرهای کودک با دقت بیشتری باید حفظ شود تا کودک احساس نکند با سایر بچه های گروه مقایسه می شود؛ چه لفظ تحسین و چه لفظ انتقاد، چنین احساسی را ایجاد می کند. برای مثال اگر کودکی کار مثبتی انجام داد نباید از کلمات "آن می داند چه کاری انجام بدهد" استفاده کرد و اگر کودکی بی هدف به گذراندن وقت خود مشغول بود، نباید گفت "تو مثل اینکه نمی دانی چه کار بکنی؟". درمانگر باید احتیاط کافی بکار ببرد تا مبادا تمرکز واکنشهایی بر روی یک کودک به بهای بی توجهی به کودکان دیگر تمام شود. درمانگر باید کوشش کند تا عقب ترین کودک عضو گروه وارد جرگه ارتباط شود؛ حتی اگر آن فقط یک لبخند دوستانه باشد.
بازی درمانی گروهی از لحاظ اینکه حضور کودکان دیگر در اتاق، تنشهای درونی کودک را کاهش می دهد و نسبت به درمانگر واکنش طبیعی تر خواهد داشت و بطورکلی دامنه گسترش ارتباط بین درمانگر و کودک را افزایش می دهد مفید است.

 


چگونه کودک را وارد اتاق بازی کنیم؟
ارتباط با کودک را از طریق سلام و احوالپرسی شروع می کنیم. ما به کودک می گوییم "آن عروسکی که روی میز است دوست داری؟" در اینجا اکثر بچه ها با خنده جواب مثبت می دهند و وارد اتاق بازی می شوند، ولی تعدادی از بچه ها ممکن است برخورد دیگری داشته باشند برای مثال می گریزند یا می گویند نه!
احتمال چنین امری هست. احتمال فراوان وجود دارد که کودک در پاسخ به سلام یک درمانگر پشت خود را به او بکند؛ در چنین شرایطی اصلاً نباید از زور استفاده کرد. حتی نباید جملاتی مثل این که "ای وای چه اسباب بازیهای قشنگی، آنجا پر از عروسک و ماشینه. تو که آنها را دوست داری، مگر نه؟" را گفت؛ زیرا با این سؤال آخر در واقع شما مسؤولیت تصمیم گیری داشتید نه کودک.
در چنین شرایطی درمانگر باید از خطاب سوم شخص استفاده کند و بگوید: "بچه های زیادی اینجا می آیند و از اتاق ما خوششان می آید". اگر کودک باز قیافه ای منفی گرفت و علاقه ای به اتاق بازی نداشت، درمانگر باید بگوید "تو از این عصبانی هستی که تو را اینجا آورده اند"، "تو دوست نداری کسی با تو اینجوری رفتار کند" یا بگوید "مثل اینکه تو دوست نداری با من صحبت کنی چون تو من را نمی شناسی؟". بین این سؤالات پرسشی کمی هم توقف می کنیم تا کودک احساسات خود را نمایان کند. "تو می خواهی برگردی خانه (کلاس)، بهرحال اتاق بازی آنجاست"، "می خواهی قبل از اینکه به خانه برگردی (یا به کلاس برگردی) سری به آنجا بزنی؟". اگر باز هم مثمر ثمر نشد می گوییم قبل از اینکه به خانه برگردی باید در دفتر منتظر باشی، حالا خودت انتخاب کن! می خواهی در دفتر باشی یا در اتاق بازی؟ اگر باز هم نتیجه نداد هرگز از زور استفاده نمی کنیم و به گروه درمانی رو می آوریم تا از تنشهای بچه کاسته شود. بعد از وارد شدن در اتاق بازی کودک را کاملاً در انتخاب بازی آزاد می گذاریم و هرگز کارهای انجام شده توسط کودک را تحسین نمی کنیم، چون این عمل از سوی کودک به عنوان مراقبت تلقی می شود و بعدها جملاتی شبیه اینکه معلم مواظبمان هست را بیان می کند.

 

گزارش یک نمونه عملی:
جیمز کودکی است پنج ساله که توسط درمان گرش اینگونه توصیف می شود:
او کودکی است سرگردان، جیغ جیغو، فردی که به اصطلاح قدرت تشخیص و شناسایی اش صفر است و گفتار هم ندارد.
در درجه اول این کودک در ورود به اتاق بازی واکنشهای منفی نشان می دهد و به هر طریق ممکن وارد اتاق بازی می شود.
در مرحله اول این کودک اسباب بازیها را برداشته و به کف اتاق پرت می کند و نیم نگاهی به درمانگر می کند و هر آنچه به دست می گیرد به وسط اتاق پرت می کند.
در جلسه دوم دوباره اسباب بازیها را برمی دارد و به وسط اتاق پرتاب می کند، ماشینها را روی زمین هل می دهد و واگنها را جابجا می کند، گهگاهی صدای خنده و گاهی هم صدای ناله از خودش تولید می کند در چنین شرایطی به محض خنده کودک درمانگر می گوید "جیمی این کار را دوست داره" یا "جیمی فکر می کنه این کار جالبه" و در هنگام ناله کودک درمانگر می گوید "جیمی این کار را دوست نداره، جیمی ناراحت شده".
در جلسه سوم جیمی فعالیتهایش را معطوف این کار می کند. این بار درمانگر به محضی که کودک اسباب بازی را از زمین برمی دارد، اسم آن را می گوید. در مراحل بعدی کودک از این کار خوشش می آید به دفعات این کار را انجام می دهد و منتظر می ماند که درمانگر نام آن وسیله را بگوید. درمانگر در ضمن باید حالات کودک را بیان کند. برای مثال جیمی داره واگن را هل می ده. جیمی داره تیراندازی می کنه.
در جلسات بعدی، درمانگر به همان ترتیب عمل می کند؛ منتها این بار جیمی منتظر شنیدن نام وسیله ها می ماند و در صورت توانایی خودش هم با درمانگر تکرار می کند. بعد از گذشتن چند جلسه جیمی دارای گفتار دو کلمه ای است. او وقتی وارد اتاق بازی می شود سلام می کند و به آرامی به سمت اسباب بازیها می رود و شروع به بازی می کند و هر وقت اسباب بازی از زمین برمی دارد، به صورت مربی نگاه می کند و نام آن را می گوید رفتار پرخاشی او بسیار کم شده است و می توان گفت در بسیاری از موارد قطع شده است و هر روز به ذخیره واژگانی او افزوده می شود و در واقع کار درمانی ما مناسب پایه ریزی و انجام شده است.

منبع :انجمن درمانگران ایران


نقش دریا درمانی در بیماریهای روماتیسمی

 

قبل از اینکه پیرامون دریا درمانی به بحث و گفتگو بپردازیم شایسته است بدوا به موخبر اشاره ای به بزرگی و جلال دریا بنماییم. حقیقتاً دریا شاهکار طبیعت و جهان ناپیدایی است که بشر هنوز به ژرفای عظمت و ماهیت آن پی نبرده است. مهم تر از همه آنکه رابطه بسیار تنگاتنگی با اصول حیات و تشابه ماهوی با موجودات زنده و سلولهای زنده دارد. به طوریکه اجزاء موجودات زنده ذره بینی دریا دقیقاً مشابه اجزاء موجود در سلولهای زنده خاک من جمله انسان می باشد.

دریاشناسان آب دریا را به جای پلاسمای خون سگ استفاده کردند بدون اینکه سگ بمیرد و حتی در مواردی خون سنگ را به طور کامل خارج نموده و در عوض آب دریا جایگزین آن نموده بی آنکه به مرگ و یا نابودی حیوان منجر گردد.

باید توجه داشت که دریا درمانی تنها به شنا کردن محدود نمی شود بلکه به چیزهایی که در سطح، زیر و پیرامون دریا موجود است گسترش و تعمیم پیدا می کند. عناوین و واژه هایی ‍ که ذیلاً اشاره می شود در قلمرو دریا درمانی ، خود مؤید گستره و وسعت کاربرد دریا درمانی می باشد.

درمان به وسیله رسوبات دریا                                     1- Slime Therapy   

درمان بوسیله استحمام در دریا                                     2- Blneo Therapy

 درمان از طریق شن داغ کنار دریا                               3- Psammo Therapy

آفتاب درمانی                                                           4- Helio Therapy

درمان به وسیله نسیم دریا                                            5- Anemo Therapy

 

مهمترین بخش دریا درمانی برای بیماریهای روماتیسمی بخش هیدروتراپی و آب درمانی آن می باشد.

آب درمانی:

نیروی شناوری یا اثر Bouyancy بویانسی از ویژگیهای مطلوب آب می باشد طبق قانون ارشمیدس زمانیکه بدن انسان در آب غوطه ور است تحت تأثیر دو نیرو قرار می گیرد.

اول اثر بویانسی یا نیروی شناور که وی را به سمت بالا پرتاب می نماید و دوم نیروی جاذبه عضو و اعضای بدن که او را به سمت پائین سوق می دهد. هنگامیکه انسان به صورت شناور روی سطح آب قرار می گیرد برایند نیروهای وارده به بدن وی صفر بوده و در حالت بی وزنی کامل قرار دارد.

شرایط مطلوب بی وزنی به ماهیچه های ضعیف فرصت می دهد مفاصل معوف را به حرکت درآورند بدینوسیله دامنه حرکت مفاصل گسترش می یابد و بدین طریق به تدریج درد و سختی مفاصل و عضلات کم می شود.


اثرات دیگر آب درمانی به شرح زیر می باشد:

کاهش فشار عضلانی، افزایش جریان خون، دفع اسیدلاکتیک، کاهش تورم مفاصل و اعضاء متورم و کاستن از درد و سفتی مفصل.

حال ممکن است سئوال شود پس مزیت دریا درمانی نسبت به آب درمانی و هیدروتراپی چیست. اولاً آب دریا چگالتر و دارای دانسیته بیشتری می باشد و بدین وسیله شرایط بی وزنی را آسانتر و بهتر فراهم می نماید و از این طریق اعضایی که انجام حرکت برای آنها در هوا ممکن نیست این امکان را در آب دریا فراهم و ممکن می شود، علاوه بر این نشستن بیمار در ساحل و استنشاق هوا و یا افشانه ندربایی و نیز مشاهده افق، زیبائیهای دریا، شنیدن صدای امواج و لذت از تجلیات خدا بیمار را به وجد می آورد. گردش در ساحل دریا و قدم زدن در آب دریا ماهیچه های او را تقویت و نیرومند می سازد.

هنگام شنا کردن در دریا، امواج آب بیمار را به بالا و پائین برده او را می غلتاند. او را می چرخاند که مجموعه این حرکات همراه با حرکت مفاصل باعث ترشح اندورفین شده و مریض را به وجد آورده و در او احساس شعف و لذت ایجاد می نماید که خود انگیزه ای برای فعالیت تحرک بوده و او را به پویایی بیشتر ترغیب می نماید.

از آنجا که سردی آب دریا و گاهی وزش شدید باد بیماری را بدتر و درد را افزایش می دهد عملاً دریا درمانی به جز دوران بسیار کوتاهی و نیز در مناطق حاره امکان پذیر نمی باشد از طرف دیگر آب دریا باید از نظر درجه حرارت مساوی درجه حرارت بدن بوده یعنی 37 درجه سانتیگراد باشد و حتی کاهی برای بعضی از بیماران باید 40 تا 42 درجه باشد، لذا کشورهای اروپایی برای اینکه دریا درمانی را در تمام فصول سال تعمیم دهند بوسیله لوله های مخصوص آب دریا را دور ازشان و از عمق دریا که عاری از میکروب و آلودگی است منتقل کرده و آنگاه آنرا در استخرهای ویژه انباشته، گرم نموده و با ساختن اتاقهای مخصوص و گرم خانه های ویژه برای خشک نمودن بیمار (به وسیله اشعه ماوراء بنفش و غیره) و با عنایت به تمام نکات ایمنی و پزشکی دریا درمانی را انجام می دهند.


Psamma Therapy شن درمانی:

شن دریا را در مخازنی ریخته و به این مخازن طوری می چرخند که متناوباً با آب گرم و داغ دریا آغشته می شوند و این شن داغ و مرطوب برای بعضی از اعضای بدن و گاهی برای تمام بدن به کار برده می شود. بزرگترین اثر شن درمانی ایجاد تعرق Dehydration می شود و این ویژگی مخصوصاً جهت مفاصلی که به علت ضربه، تصادف و تصادم متورم گردیده اند بسیار مفید است.


Swine Therapy یا Pieo Therapy:

تمام مواد و اجزائی که در خاک کره زمین موجود است در دریا وجود دارد زیرا رودخانه کلیه مواد موجود در خاک را شسته به دریا می آورد به (ویژه در مدخل رودخانه ها به دریا). زمانیکه رودخانه به مناطق پریملک دریا می رسد به طور ناگهانی آب رودخانه رسوب نموده و در زمان رسوب گذاری Pinkton (تمام موجودات ذره بینی معلق در دریا اعم از گیاهی یا حیوانی) را بلعیده با خود به کف دریا می برد و بلعیدن این موجودات ذره بینی در حقیقت حیات بخش بوده و به خاک حیاتی تازه داده، این پدیده را تکامل خاک گویند.

این خاک زنده که به صورت تنها و در بسیاری از اوقات با جلبک و یا عصاره  جلبک آغشته می شود برای گشاده نمودن عروق سطحی و عمیق و شل نمودن مفاصل و ماهیچه ها و ازدیاد دامنه حرکتی استفاده میشود.


درمان به وسیله باد یا Anemo Therapy:

گاهی ضمن دریا درمانی از نسیم ملایم دریایی استفاده می شود. برای انجام این کار باید افراد بسیار با تجربه با عنایت به سرعت، جهت و ارتفاع باد آن را جهت درمان بیماران مورد استفاده قرار دهند اگر شرایط فوق مورد نظر قرار گیرد باد
می تواند در ازدیاد گردش خون و تبادل املاح در پوست نقش مهمی ایفا کند با توجه به این حقیقت که با تند و شدید برای بیمار بسیار مضر است.


Helio Therapy یا درمان بوسیه آفتاب:

آفتاب درمانی یکی از ویژگیها و یا به عبارت بهتر بخشی مهم از دریا درمانی میباشد و البته باید قویاً به این نکته توجه داشت که آفتاب درمانی بدون سایه، چتر، باد یا دستگاه و وسایل اسپری Spary مضر، خطرناک و حتی گاهی مهلک میباشد.

 

منبع :انجمن درمانگران ایران

 


هومیوپاتی

  bigger font size print page send to friend bookmark this page هومیوپاتی

هومیوپاتی ( Homeopathy )، به معنای مشابه درمانی، روش درمانی خاصی است که در آن با با ایجاد تغییر متناسب در سیستم حیاتی بدن در اعضایی که تعادل شان بهم خورده (بیمار شده‌اند) و تحریک دقیق سیستم ایمنی و حیاتی بیمار توسط داروهای خاص هومیوپاتی سیستم حیاتی بدن هشیار شده و بیماری درمان می‌گردد. بعبارت دیگر بیمار توسط قوای حیاتی و دفاعی خود درمان می‌شود و دارو فقط اثر تحریک کننده و تنطیم کننده دارد.


این روش درمانی یکی از انواع پزشکی کل نگر و برترین طب مکمل از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که با بیش از 200 سال قدمت، یک روش درمانی جامع، مستقل و بسیار موثر می‌باشد. داروهای آن فاقد عوارض جانبی ماندگار هستند و در اکثر کشورهای پیشرفته جهان، این علم جایگاه بسیار ارزشمندی دارد و در مراکز آموزشی تدریس می‌شود. در ایران نیز در مورخه 7/8/74 از طرف شورایعالی ارزشیابی وزارت بهداشت بعنوان یک روش درمانی مورد تائید و تاکید قرار گرفته است. در طب هومیوپاتی بیمار و بیماری بعنوان یک کلّیت در نظر گرفته می‌شود و بیماری چیز جدایی از کلّیت فرد بشمار
نمی‌رود. این امر موجب دید وسیع‌تر و در نتیجه درمانی جامع‌تر، سریع‌تر، بهتر و دائمی‌تر می‌گردد.

در این طب بر خلاف طب رایج تلاش می‌گردد تا به کمک افزایش قدرت و توانائی‌های درونی بدن و بهبود مکانیسم‌های فیزیولوژیک آن، علت بیماری‌ها برطرف گردد و علائم ظاهری بیماری‌ها تنها به پیدا کردن محل و علت بیماری‌های کمک می‌کند. ولی در طب رایج اغلب به هر کدام از علائم بیماری، دارو داده می‌شود و علت ایجاد کننده بیماری چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

بطور مثال در طب رایج به بیماری که سرماخوردگی همراه تب، آبریزش بینی، سرفه و گلودرد دارد، انواع مختلف داروها داده می‌شود. مثلاً یک داروی تب-بُر، یک داروی ضد آبریزش بینی، یک داروی ضد سرفه و یک آنتی بیوتیک برای میکروب‌های گلو و چنین فرض می‌شود که علت بیماری یعنی میکروب های گلو برطرف شده و علائم دیگر مثل آبریزش بینی کنترل گردیده. پس بیماری درمان گردیده. در حالیکه علت اصلی، اختلال دورنی بدن است که اجازه داده میکروب‌ها رشد کنند. ولی اگر بیمار و بیماری را بصورت یک کلیت در نظر بگیریم باید از خود بپرسیم چرا این فرد (یا افراد) بیمار شده و بقیه بیمار نشده‌اند؟ در کجای بدن این فرد اختلال وجود داشته؟ و اگر آن را برطرف کنیم در واقع علت را برطرف کردیم و نه معلول را. در این صورت دیگر فرد آن بیماری را نمی‌گیرد و تمام علائم نیز خود به خود برطرف می‌گردند.

بعنوان مثالی دیگر در فردی که سردرد میگرنی دارد در طب رایج مُسکن ضد درد همراه داروی اعصاب یا داروی ضد میگرن تجویز می‌گردد و تا وقتی که این داروها مصرف می‌شوند اغلب سردردهای بیمار کنترل می‌گردند ولی چون علت ایجاد کننده سردردها همچنان باقی است با قطع دارو سردردها مجدداً عود خواهند کرد. در حالیکه در طب هومیوپاتی برای سردردها داروی خاصی تجویز نمی‌گردد بلکه دارو به علت ایجاد کننده سردرد تجویز می‌گردد و با برطرف شدن علت، سردرد برای همیشه بهبود می‌یابد.

یا در مثالی دیگر در طب رایج برای خانمی که فیبرم رحمی دارد فوراً جراحی فیبرم تجویز می‌گردد ولی هیچ وقت پرسیده نمی‌شود که علت ایجاد کننده فیبرم رحمی چیست؟ پس با برداشتن فیبرم، علت در بدن باقی می‌ماند و در جای دیگری از بدن ایجاد اختلال می‌کند. بررسی پرونده بیماران گواه این ادعاست. در واقع این نوع طبابت حل مشکل بیمار نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است نه حل مسئله.

R داروهای هومیوپاتی اغلب منشاء طبیعی دارند و از طبیعت بدست می‌آیند و به دفعات زیاد رقیق شده تکان داده می‌شوند و به این صورت از اثرات شفابخش درونی این مواد بجای اثرات شیمیایی آنها استفاده می‌گردد. بدین علت این داروها پیشرفته‌تر و مدرن‌تر از داروهای شیمیایی طب رایج می‌باشند و بر خلاف داروهای شیمیایی هیچ نوع اثرات جانبی ماندگاری حتی در بچه‌ها، نوزادان و مادران حامله ندارند و بعلت بی ضرر بودن، این داروها از همان ابتدا مستقیماً‌ برروی انسان‌ها بررسی می‌شوند. (داروهای شیمیایی طب رایج در ابتدا بر روی حیوانات آزمایشگاهی، آزمایش و بررسی می‌شوند). بی‌ضرر بودن این داروها از طرف FDA آمریکا تایید شده است.

R همچنین داروهای هومیپواتی اغلب موجب برطرف شدن علت بیماری می‌شوند پس در نتیجه اثرات بهبود دائمی دارند نه اثرات تسکینی. در حالیکه در طب رایج داروها اغلب برای پوشاندن یا مهار علائم اختلالات و بیماری‌ها بکار می‌روند و اگر بهبودی نیز اتفاق بیافتد توسط توانائی‌های درونی بدن اتفاق می‌افتد نه اثرات شیمیایی این داروها. همچنین بسیاری از بیماری‌های صعب العلاج به کمک هومیوپاتی درمان می‌گردد.

R اثر داروهای هومیوپاتی سریعتر است و غالباً برای درمان مجموعه بیماری‌های یک فرد با وجود تنوع زیاد داروها در هر مرجله فقط از یک نوع دارو استفاده می‌شود و همچنین می‌تواند نیاز به بسیاری از جراحی‌های پرهزینه را مرتفع سازد.

هومیوپاتی درمان طبیعی و هماهنگ با فیزیولوژی و خلقت بشری است که کمترین هزینه درمان را برای بیمار تحمیل می‌کند.

کلمات کلیدی مطلب : هومیوپاتی - طب سنتی -

طب مکمل و جایگزین چیست؟

استفاده از طب‌ مکمل و سنتی روز به روز با اقبال بیشتر مردم مواجه می‌شود و بسیاری از بیماران ترجیح می‌دهند از روش‌های طبیعی‌تر و کم‌عارضه‌تر برای درمان بیماری‌هایشان استفاده کنند، اما متاسفانه شناخت درست و کافی از شاخه‌های این طب، در میان مردم و حتی جامعه پزشکی وجود ندارد.


طب مکمل و جایگزین

برخی با اغراق، طب مکمل را درمان هر دردی می‌دانند و گاهی عده‌ای بدون شناخت کافی آن را نفی می‌کنند. لزوم اطلاع‌رسانی صحیح درباره جایگاه، موارد استفاده، نحوه استفاده و عوارض جانبی احتمالی طب مکمل برای عموم مردم و حتی دست‌اندرکاران سلامت جامعه اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

 

طب رایج همان روش‌های درمانی است که شما می‌توانید آن را در هر بیمارستان یا مرکز درمانی بیابید، مانند جراحی، داروهای شیمیایی، فیزیوتراپی و... . حال هر روش درمانی غیر از روش‌های رایج مذکور که گاهی مبتنی بر تجربه، سنت و البته شواهد و یافته‌های علمی است را طب مکمل یا جایگزین به شمار می‌آوریم.

 از جمله مهم‌ترین شاخه‌های طب مکمل و جایگزین می‌توان به طب سوزنی، گیاه‌درمانی، استفاده از داروهای گیاهی،ماساژدرمانی، کایروپرکتیک، تغذیه، رفلکسولوژی، هومیوپاتی، یوگا، تای‌چی و... اشاره کرد. انواع طب‌های سنتی از جمله طب سنتی ایرانی، طب چینی و آیورودا نیز از شاخه‌های بسیار مهم طب مکمل و جایگزین هستند.

 شاخه‌های مختلف طب سنتی و مکمل دارای ویژگی‌های مشترکی است.

 معمولا درمان یک بیماری واحد از فردی به فرد دیگر متفاوت است و این درمان به خصوصیات و شرایط دیگر بیمار نیز بستگی دارد.

درمانگران طب سنتی و مکمل توجه ویژه به شرایط و محیط زندگی بیمار دارند و همواره توصیه‌های فراوانی برای اصلاح سبک و شیوه زندگی می‌کنند.

 توصیه‌های غذایی، توجه ویژه به وضعیت روحی ـ روانی بیمار و تاکید بیشتر بر پیشگیری نیز از سایر ویژگی‌های درمان با طب مکمل و سنتی است.

استفاده خودسرانه از روش های طب مکمل و زیاده روی در آنها نیز مانند هر چیز دیگری عوارضی به همراه دارد. پس برای استفاده از روش های طب مکمل و جایگزین نیز باید به متخصصین آن مراجعه کنید

چرا طب فراگیر؟

همان‌طور که می‌دانیم، طب رایج در درمان بسیاری از بیماری‌ها و بویژه بیماری‌های مزمن، ناتوان بوده و بسیاری از بیماران، درمان موثر و قطعی برای مشکلات سلامت خود دریافت نخواهند کرد،

اما ترکیب طب رایج و مکمل نه‌تنها می‌تواند درمان کامل و جامع‌تری را برای بسیاری از بیماری‌های صعب‌العلاج به ارمغان بیاورد، بلکه قدرت انتخاب بیشتری را به بیماران می‌دهد تا در صورت پاسخ نگرفتن از یک روش درمانی، روش دیگری را مورد استفاده قرار دهند.

 با توجه به موثرتر بودن این ترکیب درمانی، هزینه‌های بیمار و در نهایت هزینه‌های تحمیل شده به جامعه نیز کاهش می‌یابد.

 البته باید گفت استفاده خودسرانه از روش های طب مکمل و زیاده روی در آنها نیز مانند هر چیز دیگری عوارضی به همراه دارد. پس برای استفاده از روش های طب مکمل و جایگزین نیز باید به متخصصین آن مراجعه کنید.

 در قسمت زیر به برخی باورهای نادرست درباره این طب اشاره کرده ایم.

 باورهای نادرست در طب سنتی و مکمل

جامعه ما هیچ‌گاه از خطر افراط و تفریط در امان نبوده و حوزه طب نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر قدر میزان تاثیرگذاری موضوعی در جامعه بیشتر باشد، میزان انحراف از حقیقت نیز در آن بیشتر خواهد بود.

 بزرگنمایی تاثیرات طب سنتی در بعضی از افراد آنقدر شگرف است که هر انسان عاقلی را به تامل می‌کشاند و از طرفی میزان صدمه و خرابی جبران‌ناپذیر استفاده ناصحیح از این طب نیز بسیار بااهمیت است.

گیاه درمانی

 

تاریخچه طب نشان می‌دهد از زمان‌های قدیم، اوهام و خرافات همزاد طب بوده است. هم‌اکنون که پس از سال‌ها سیطره پزشکی مدرن و فرمانروایی کارتل‌ها و شرکت‌های بزرگ دارویی در جهان و به حاشیه رفتن طب سنتی، برخی افراد از عوارض جانبی داروهای شیمیایی و هزینه گران مهندسی پزشکی خسته شده‌اند، یکی از بزرگ‌ترین باورهای غلط مردم در حوزه طب سنتی «عدم عوارض جانبی گیاهان دارویی است».

 

متاسفانه این باور غلط مردم را بی‌محابا به سمت استفاده از هر گونه گیاه دارویی سوق می‌دهد و حداقل خطر آن این است که مردم گیاهان دارویی را به راحتی مصرف کنند و قطعا از عوارض جانبی و اثرات سوءمصرف آنها در امان نخواهند بود.

 شاید هیچ کسی حاضر نباشد داروی تزریقی را بدون تجویز پزشک به خود یا به اطرافیانش تجویز کند، اما در استفاده از داروهای گیاهی اوضاع به گونه دیگری است.

 برای نمونه بعضی افراد ممکن است هندوانه ابوجهل را که توسط یک فرد غیرمتخصص و ناآگاه تجویز شده باشد مصرف کنند، فارغ از این که در مقاله‌های دارویی طب نوین و سنتی، این گیاه جزء گیاهان سمی طبقه‌بندی شده و مصرف ناصحیح آن می‌تواند باعث التهاب خطرناک و خونریزی روده‌ها شود.

 رویکرد روزافزون نشریات و رسانه‌ها در معرفی ناصحیح و جانبدارانه از طب سنتی نیز بر این باور دامن می‌زند، به گونه‌ای که اکثر کسانی که در این زمینه قلم می‌زنند بیشتر روی خوب سکه را به مردم نشان می‌دهند و از نشان دادن واقعیت پرهیز می‌کنند.


منبع : تبیان

طب مکمل، طب جایگزین


هر روش درمانی که خارج از محدوده‌ روش‌های درمانی پزشکی جدید باشد، طب مکمل و جایگزین و یا به اختصار CAM نامیده می‌شود.


برخی از این روش ها شناخته شده اند و برخی هنوز در کشور ما جایگاه خود را نیافته اند. روش هایی مانند یوگا، مراقبه، موسیقی درمانی، ماساژ، طب سوزنی جزو روش های شناخته شده به حساب می آیند. در ادامه روش هایی را به شما معرفی خواهیم کرد که شاید کمتر از آن سخنی به میان آمده باشد ولی نتایج قابل توجه ای در بر داشته اند. 
روش بیتس این روش در آغاز قرن بیستم توسط دکتر (ویلیام اچ بیتس William H. Bates) که یک چشم پزشک آمریکائی بود ابداع شد. 
او اعتقاد داشت که اثر عادات بد و فشارهای عصبی روی عضلات چشم و اعصاب بینایی را می‎توان علت بسیاری از نقایص بینایی دانست که با استفاده از ورزش های چشمی می‎توانند اصلاح شوند. 
دکتر «بیتس» مدعی بود که عادات بد مانند خیره نگاه کردن، توانایی چشم ها را برای تنظیم و تمرکز روی یک تصویربه طور دائم از بین می‎برد. (مرحله‎ای از ثبوت مرکزی). اومعتقد بود که تمرینات، می‎توانند چشم را مجدداً تربیت کنند و در انجام تثبیت مرکزی "مطلوب" کمک کنند. 
او به بیماران آموخت تا عصب بینایی و عضلات چشم را شل (ریلکس) کنند و از نیروهای حافظه و تخیل برای افزایش تطبیق بین چشم ها و مغز استفاده کنند چون دکتر "بیتس" مدعی بود که شیوه زندگی می‎تواند بر ظرفیت بینایی مؤثر باشد توصیه‎هایی نیز در مورد، تنفس، رژیم غذایی، آرامش و ورزش ارائه کرد.براساس نظر بیتس نورهای مصنوعی و صفحات ویدیویی (تلویزیون، سینما و…) که باعث خیره نگاه کردن می‎شوند دید چشم را بدتر می‎کنند. 
هدف این روش تقویت عضلات چشم و افزایش دید چشم بدون کمک گرفتن از عدسی‎ها یا جراحی است و شامل تمرینات اساسی زیر است: خیس کردن چشم ها در حالت بسته با آب گرم 20 بار در روز، سپس 20 بار با آب سرد، تمرکز متناوب روی اشیاء دور و نزدیک، تمرکز روی یک شیء و در عین حال نوسان آرام بدن، بیادآوری اشیاء در چشم ذهنی برای تسهیل درک واقعی آن ها در عالم واقعیت، بستن چشم ها و بادکش کردن آن ها با کف دست (بدون لمس چشم) و تمرکز روی افکار خوشایند. 
اگر چه این روش در ابتدا به وسیله پزشکان رد شد ولی تئوری دکتر بیتس پیروان زیادی را در آمریکا، اروپا و هند به خود جذب کرد که کار وی را بعد از وفاتش در سال 1931، ادامه دادند. 
طبیبان بیتس ادعا می کنند مبتلایان عیوب انکساری اگر به طور جدی این تمرینات را دنبال کنند به عینک نیازی نخواهند داشت. احتیاط‌ها: اگر مبتلا به گلوکوم (آب سیاه) یا کاتاراکت (آب مروارید) هستید، با پزشکتان و یک مربی آموزش دیده مشورت کنید. 
هنگامیکه از لنز تماسی یا عینک استفاده می‎کنید تمرینات چشمی را انجام ندهید. 
دست ورز درمانی دست ورز درمانی (chiropractic) به تشخیص و درمان اختلالات عضلانی اسکلتی به خصوص اختلالات ستون فقرات می پردازد. این روش را فردی کانادایی به نام دانیل داوید پالمر ابداع کرده است که در سال 1895 به ایالات متحده رفت و معتقد بود قرارگیری نامناسب ستون فقرات منجر به انتقال نابهنجار عصبی می شود که به نوبه خود علت همه ی بیماری ها است. 
طبیبان این رشته با معاینه جسمانی و اشعه ایکس، بیماری را تشخیص می دهند. تخصص آنها بیشتر درمان دردهای ماهیچه ای، اسکلتی، مفصل و تاندون است ناراحتی‌های ستون فقرات خصوصا کمر درد و دردهای انتشاری در پا از عمده‌ترین بیماری هایی است که افراد در طول عمر به آن مبتلا می‌شوند. اختلالات مفصلی، ستون فقرات، دیسک، اسکولیوز، سیاتیک، میگرن، دردهای عضلانی در ناحیه گردن، پشت و کمر، بیشترین فعالیت درمانی پزشکان کایروپرکتیک را به خود اختصاص می‌دهد. 
پزشکان کایروپرکتیک در درمان ناراحتی‌های زانو، شانه، آرنج، مچ دست و مچ پا نیز ماهرند و اینگونه بیماری ها را نیز با موفقیت درمان می‌کنند. درمان عبارت است از دستکاری استخوان ها، مفاصل و عضلات برای بازگرداندن کارکرد بیومکانیک آنها. پزشک کایروپرکتیک در درمان این امراض و ناهنجاریها از ابزار هائی ماند نرمش های کششی و حرکتی مخصوص، تغذیه و راهنمایی های ارگونامیک که در زندگی هر فرد می‌تواند متفاوت باشد استفاده می‌کند که در سرعت بخشیدن به بهبودی بیمار تأثیر بسزائی دارد. درمان دستی در جهان غرب بزرگترین حرفه ی مستقل بهداشتی جایگزین است و بیش از 50 هزار نفر از طبیبان این رشته در آمریکا به سر می برند. 
دولت و موسسات بیمه این متخصصان را به رسمیت شناخته اند و سالانه حدود 20 میلیون بیمار توسط آنان درمان می شوند. 
روش فلدنکریس روش فلدنکریس (Feldenkrais method) را فردی به نام فلدنکریس ابداع کرد. او یک پزشک روس تبار بود که در سال 1940 نظریه ای ارائه داد که از نظریه فروید در مورد رشد انسان گرفته شده بود. 
فلدنکریس به این نتیجه رسید که بدن باید به اندازه روان مورد توجه و تاکید قرار بگیرد و دریافت عضلانی (احساسات بدنی از عضلات و سایر اندام ها) می تواند روی رفتار تاثیر بگذارد. او معتقد بود حالت قرارگیری و وضعیت بدن بازتاب تعارضات فرد است. بنابراین باز آموزی بدن بخشی از برنامه درمانی اش بود. طبیبان روش فلدنکریس در سراسر جهان فعالیت دارند مراجعینی که به یادگیری این روش می پردازند دانشجو خوانده می شوند نه بیمار، تا این دیدگاه تقویت شود که کار این رشته در وهله اول یک فرآیند آموزشی است. 
شیوه فلدن کرایس دارای دو بخش است که دانشجویان می توانند از یک یا هردوی آنها استفاده کنند. 
1- در کلاس های ATM (آگاهی در حین حرکت) که به صورت گروهی آموزش داده می شود، دانشجویان موضوعات حرکت پایه ای را برای رشد کیفیت حرکتی، آگاهی و عملکرد مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند. موضوعات مورد بررسی شامل طرز قرار گرفتن معمولی بدن مانند خوابیدن به پشت، روی شکم یا به پهلو، ایستادن و نشستن روی صندلی است. دریک کلاس یک ساعته، تمرکز دانشجویان بر روی یک موضوع حرکتی که به صورت شفاهی از سوی استاد آموزش داده می شود، معطوف می شود. اغلب اوقات، آموزش درمورد حرکت بالقوه در قسمت های فراموش شده بدن مانند ستون فقرات در قسمت پشتی قفسه سینه یا دنده ها است. 
2- درکلاس های FI (جداسازی عملکردی)، برنامه آموزش به صورت تک به تک است و معمولاٌ در مطب استاد انجام می شود. در این روش، شیوه فلدنکریس به صورت انفرادی و بر اساس احتیاجات فردی یک دانشجو به او آموزش داده می شود. جلسات معمولاٌ 45 دقیقه تا یک ساعت به طول می انجامد و طی آن دانشجو با لباس بر روی یک میز دراز کشیده و استاد آرام بدن او را لمس کرده و گاهی روابط حرکتی بین قسمت های مختلف بدن را به طور شفاهی به او می آموزد. این آموزش ممکن است در موقعیت هایی مانند نشسته، زانو زده یا ایستاده نیز انجام پذیرد. 
این روش در مورد اختلالات دستگاه عصبی مرکزی نظیر ام اس، فلج مغزی و سکته مغزی به کار رفته است. افراد مسنی که از این روش استفاده می کنند ادعا می کنند که توانایی حرکت بدون فشار و ناراحتی را باز یافته اند. 
موکساسوزی موکساسوزی (Moxivusition) بر پایه نظریات طب شرقی استوار است که در آن تحریک برخی نقاط بدن با حرارت سبب می شود نیروهای حیاتی بدن به توازن برسند. حرارت بر اثر سوختن برگ های خشک "درمنه رسمی" که به "موکسا" مشهور است تولید می شود و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آن استفاده می شود. در روش مستقیم برگ خشک شده موکسا درون مخروط های خاصی قرار داده می شود و روی پوست قرار می گیرد. نوک مخروط روشن می شود ولی به محض اینکه حرارت احساس شد خاموش می شود. در روش غیر مستقیم موکسا به شکل سیگار برگ درآمده و روشن می شود و در نزدیکی نقاط سوزنی خاص پوست قرار داده می شود. موکساسوزی برای درمان اختلالات عضلانی اسکلتی، التهاب مفاصل، آسم و حساسیت پوست به کار می رود. با این حال همچون بسیاری درمان های جایگزین دیگر آزمایش های بالینی علمی برای ارزیابی اثربخشی آن موجود نیست. 
روش تراگر این روش را دکتر میلتون تراگر (Trager) در شیکاگو پایه گذاری کرد و فنی است برای کاهش حرکات و به منظور کمک به افراد مبتلا به فلج اطفال و دیگر اختلالات عصبی عضلانی طراحی شده است. مراجع طی جلساتی که نوعا 60 تا 90 دقیقه طول می کشند آموزش داده می شود که همه عضلات ارادیش را منبسط کند و اجازه دهد با راهنمای طبیب بدن به صورت ناخودآگاه حرکات طبیعی را انتخاب کند که محدودیت کمتری دارند. این روش به خصوص برای افرادی مناسب است که مبتلا به کمر درد و محدودیت شدید حرکات هستند. 
ریکی ریکی (Reiki) واژه ای ژاپنی است که معنای آن "شفا" است. (Rei به معنای "جهانی" یا "روحانی" و Ki به معنای "انرژی حیاتی" است). شفای ریکی دارای دو درجه است. طبیبان درجه اول ریکی برای به جریان افتادن انرژی شفابخش که ریکی نامیده می شود، بدن بیمار را به آرامی و بدون دستکاری لمس می کنند. 
انرژی ریکی از بدن طبیب بر اساس نیاز بیمار به بدن او منتقل می شود. شفای درجه دوم طبیب را قادر می سازد در مواقعی که لمس امکان پذیر نیست انرژی را برای مداوا از راه دور به کار برد. درمان ریکی اصولا سبب احساس تقریبا فوری آرمیدگی می شود که ممکن است سبب کاهش اثرات استرس طولانی مدت شود. 
ریکی درجه اول به آسانی آموخته می شود و روش موثری برای خود درمانی اضطراب، بی خوابی و درد است. دریافت کننده انرژی، ریکی را گرم یا سرد و یا به صورت جریانی در سرتاسر بدن حس می کند که به ناحیه تماس دست طبیب محدود نمی شود. از ریکی همچنین در آسایشگاه ها برای کنترل درد، کمک به بیمار رو به موت برای دستیابی مرگی راحت و حمایت هیجانی از اعضای خانواده ی وی استفاده می شود. 
بازتاب شناسی (رفلکسولوژی) بازتاب شناسی (Reflexology) نوعی ماساژ ملایم پاها، دست ها و گوش هاست که به منظور تحریک نیروی شفا بخش طبیعی بدن انجام می شود. در این روش سعی می کنند با پاک کردن رسوبات بلوری زیر پوست که ممکن است در جریان طبیعی انرژی بدن تداخل کند، تتش فرد را تخفیف دهند. بازتاب شناسان معتقدند که نقشه همه بخش های بدن را می توان روی کف پا یا کناره های پا ترسیم کرد. مثلا نوک انگشت دوم پا نمایانگر چشم است. با اعمال فشاری روی نقطه خاصی از پا می توان اختلالات مربوط به بخش هایی از بدن را تخفیف داد که نمود آنها روی آن نقطه خاص وجود دارد. 
فن الکساندر فن الکساندر را ف.م. آلکساندر (1955-1869) پدید آورد. او در تاسمانیا به دنیا آمد و بعد ها یک هنرپیشه معروف تئاتر شد. وی پس از مدتی دچار آفونی (خفگی صدا) شد و تغییر وضعیت بدنی روی خودش دست به آزمایشاتی زد و سرانجام صدایش را باز یافت. الکساندر نظریه ای طرح ریزی کرد مبنی بر اینکه استفاده صحیح از عضلات بدن به تسکین بیماری های جسمی و روانی کمک می نماید. فنون الکساندر مربوط به دستکاری تصحیحی عضلات سرو گردن، پشت، لگن و اندام های انتهایی به منظور بهبود حالت بدن است. تمرین درست نشستن و درست ایستادن و راه رفتن یکی از مواردی است که باید در این روش مورد توجه قرار گیرد. با این درمان عملکرد قلبی-عروقی، تنفسی و گوارشی و همچنین خلق بهبود می یابد. گروهی کوچک و وفادار از طبیبان الکساندر در سراسر جهان از جمله ایالات متحده یافت می شوند. به طور کلی بسیاری از مردم حالت بدنی نامناسبی دارند و همین سبب می شود فن الکساندر را در خور توجه بدانیم.


منبع: کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک 
ویکی پدیا